مبلمان و لوازم جانبی
برای افراد عادی، مبلمان مهمترین جنبه طراحی داخلی است. برای افراد حرفه ای نیز جزء مهمی از طراحی است، زیرا شخصی ترین و صمیمی ترین محصول مربوط به انسان با یک ساختمان است. همچنین شخصی است زیرا می تواند از خانه ای به خانه دیگر منتقل شود و از نسلی به نسل دیگر منتقل شود و اغلب مبلمان ارزش احساسی مهمی به خود می گیرد. لوازم جانبی حتی شخصی تر هستند، اما اهمیت کمتری برای تأثیر کلی داخلی دارند، زیرا طبیعتاً کوچکتر از مبلمان هستند. تقریباً هر چیزی که مردم دارند یا جمع آوری می کنند را می توان "لوازم جانبی" نامید، از جمله اشیاء کاربردی مانند زیرسیگاری و اشیاء تزئینی مانند چینی، شیشه یا سرامیک.
اگرچه برخی از مبلمان کاملاً پیچیده در مصر باستان وجود داشت، استفاده از مبلمان در قرون وسطی نادر بود و تنها در دوران رنسانس در غرب قابل توجه بود. در بیشتر دوره های بعدی معمولاً روابط متقابل نزدیکی بین سبک های معماری و مبلمان و شیوه های طراحی داخلی وجود داشته است. پیشگامان طراحی و معماری قرن بیستم - مانند میس ون در روهه، لوکوربوزیه و مارسل بروئر - نتوانستند هیچ مبلمان معاصر مناسبی را در دهههای 1920 و 1930 بیابند که سازههایی بدون ارجاعات تاریخی ساختند. آنها بسیاری از مبلمان خود را طراحی کردند، و برخی از این "کلاسیک"های مدرن هنوز هم بسیار مورد تقاضا هستند. مبلمان مدرن با طراحی خوب در قرن بیستم در کشورهای اسکاندیناوی به دلیل سنت طولانی صنعتگری و طراحی رایج در آن کشورها توسعه یافت. شروع واقعی طراحی مبلمان مدرن در ایالات متحده تنها پس از جنگ جهانی دوم بود و بیشتر آن ابتدا برای استفاده های غیر مسکونی توسعه یافت. چارلز ایمز، جورج نلسون و فلورانس نول از جمله طراحان برجسته آمریکایی هستند که در طراحی و فرآیند تولید مبلمان پیشگام بوده اند. مبلمان آنها در درجه اول از طریق استفاده در فضاهای عمومی یا کاری به عموم معرفی شد. با این حال، بخش بزرگی از تولیدکنندگان مبلمان هنوز تحت تأثیر هیچ نوع طراحی قرار نگرفتهاند و مبلمان با نامهای اختراعی مانند «مدیترانهای» یا «ایالتی ایتالیایی» (هر دو سبک تاریخی غیرقابلوجود) هنوز در بین مردم مطرح میشوند.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
هر ماده یا فرآیند ساختی که ممکن است مورد استفاده قرار گیرد، معیارهای مهمی که باید در مبلمان اعمال شود عملکرد، راحتی و دوام همراه با ملاحظات زیبایی شناختی است. معماران و طراحان داخلی اغلب ترجیح می دهند تا جایی که ممکن است مبلمان بسازند، و در واقع، برخی از بهترین فضاهای داخلی تاریخی و معاصر دارای مبلمان متحرک کمی هستند. یک فضای داخلی بدون هیچ گونه مبلمان یا لوازم جانبی احتمالاً واضح و ناخوشایند به نظر می رسد و واضح است که لمس شخصی ممکن از طریق انتخاب مبلمان و لوازم جانبی مناسب بسیار مهم است.
می توان از مجموعه وسیعی از اشیاء تزئینی یا گیاهان به عنوان لوازم جانبی استفاده کرد. به نوعی، هر لوازم جانبی مورد استفاده در یک خانه، اداره یا فضای عمومی به نوعی بخشی از ترکیب کل است و بنابراین باید با دقت انتخاب شود. هیچ قاعده ای در مورد اینکه چه چیزی "مناسب" است وجود ندارد به جز اصول اولیه طراحی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت.
نورپردازی
نور یکی از عناصر کلیدی طراحی داخلی است. بیشتر فضاهای داخلی ساخته شده در قرن بیستم به همان اندازه با نور مصنوعی استفاده می شود که با نور روز. به دلیل این نورپردازی به ابزار بسیار مهمی برای طراحان داخلی تبدیل شده است. سه جنبه اصلی برای روشنایی وجود دارد: عملکرد، زیبایی و سلامت. عامل دوم اغلب نادیده گرفته می شود، اما نور کافی می تواند باعث خستگی چشم و ناراحتی فیزیکی شود. مهندسان روشنایی استانداردهای توصیه شده روشنایی را برای کارهای مختلف ایجاد کرده اند و همچنین قوانین و استانداردهای مربوط به روشنایی منبع روشنایی و کنترل هایی را برای محافظت از چشم در برابر تابش خیره کننده مستقیم ارائه کرده اند. نور را می توان پخش کرد و به طور کلی می توان آن را با دقت بسیار کنترل کرد.
دو نوع اصلی روشنایی در فضای داخلی مدرن استفاده می شود: رشته ای و فلورسنت. اولی تا حدودی قرمزتر از نور روز است اما شامل تمام رنگ های طیف است. از آنجایی که نور فلورسنت دارای طیف ناهمواری است، رنگ ها به نظر می رسند که منحرف شده اند. ترکیبی از این دو اغلب بهترین راه برای دستیابی به دقت رنگ است. برخی از لامپ های فلورسنت امروزی به دقت نور روز نزدیک هستند و سازندگان همچنان به بهبود کیفیت لامپ های موجود ادامه می دهند. هر دو نوع نور را می توان در نورپردازی "مستقیم" یا "غیرمستقیم" در فضاهای داخلی یا ترکیبی از این روش ها که به عنوان نیمه مستقیم یا نیمه غیر مستقیم شناخته می شوند، استفاده کرد.
طراحان و معماران تلاش می کنند تا حد امکان در نورپردازی بسازند. نورهای توکار، سوله های روشنایی و به طور کلی نورهای معماری را می توان بسیار موثرتر از لامپ های قابل حمل کنترل کرد.
برای جلوگیری از یکنواختی، یک طرح نورپردازی خوب باید تنوعی در برجستهسازی، سایهها و نورهای تاکیدی ایجاد کند. یک سیستم روشنایی یکنواخت و کلی، مانند سقف نورانی، می تواند بسیار کارآمد باشد، اما فاقد شخصیت و علاقه است. بیشتر فضاهای داخلی به انعطاف پذیری خاصی برای عملکردهای مختلف درون فضا در ساعات مختلف روز و شب نیاز دارند. در برخی از فضاهای داخلی مانند فروشگاه ها و مغازه ها، نورپردازی به ابزاری برای نمایش و فروش تبدیل می شود و در فضاهای جشن مانند سالن های رقص یا تئاتر، کیفیت نور می تواند درخشش و خلق و خو را موثرتر از هر جزء دیگر طراحی ارائه دهد. می توان به پتانسیل نورپردازی در تئاتر فکر کرد. برخی از تولیدات بدون دکورهای رسمی روی صحنه میروند، اما تغییر حال و هوا و محیط را میتوان با نورپردازی کنترلشده پیشنهاد کرد.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
بیشتر فضای داخلی صمیمی تا حدی به لامپ های قابل حمل یا ثابت (سقفی و دیواری) بستگی دارد. طراحی لامپها، بهویژه چراغهای رومیزی برای منازل، به نوعی مجموعه وسیعی از طرحهای بد را همراه با تعداد کمتری از طرحهای خوب به وجود آورده است. بسیاری از آباژورها به طور مشابه طراحی معمولی دارند، اما یک سایه به این صورت یک پخش کننده عالی نور و محافظ در برابر تابش خیره کننده است. برخی از لامپ ها و سایه ها برای کارهای خاص طراحی شده اند، برخی دیگر برای نورپردازی برجسته.
پرده ها
سه جنبه اساسی وجود دارد که ظاهر و مناسب بودن پرده ها را برای استفاده داخلی تعیین می کند: محتوای الیاف، بافت و طرح. الیاف یا طبیعی هستند یا ساخته دست بشر. الیاف طبیعی مهم پنبه، پشم، کتان و ابریشم هستند. اگرچه ابریشم از دیرباز به عنوان ظریفترین و مطلوبترین الیاف طبیعی در نظر گرفته میشود، اما در زیر نور مستقیم خورشید و گرما به خوبی نمیایستد و به طور کلی نیاز به مراقبت بیشتری نسبت به سایر الیاف دارد. پشم مانند ابریشم یک الیاف حیوانی است. بسته به بافت آن، می توان آن را به پارچه های بسیار قوی و زیبا تبدیل کرد و بنابراین برای دکوراسیون داخلی امروزی بسیار مورد تقاضا است. هر دو پنبه و کتان از الیاف گیاهی ساخته شده اند و هر دو بادوام و انعطاف پذیر هستند. با این حال، مگر اینکه پنبه و کتان با الیاف دیگر در هم تنیده شوند، معمولاً به اندازه پشم یا الیاف مصنوعی قوی نیستند و معمولاً محدود به اهداف داخلی سبک هستند.
الیاف مصنوعی (مصنوعی) در قرن بیستم به وفور تحت نامهای تجاری مختلف یافت میشوند و الیاف مصنوعی جدید به طور مداوم در حال توسعه هستند. برخی از خانواده های اصلی الیاف مصنوعی عبارتند از الیاف شیشه، استات، اکریلیک و مداکریلیک، نایلون، الفین، پلی استر، ریون و ساران. ترکیب شیمیایی و فرآیندهای مورد استفاده در ساخت الیاف مصنوعی، کیفیتهای خاص مختلفی را ممکن میسازد. برخی از آنها قدرت و کشش را ارائه می دهند. برخی از آنها در برابر آتش، لکه، کپک، آفتاب، یا سایش مقاومت نشان می دهند. و برخی در برابر رطوبت و عوامل آلی مقاومت می کنند و برخی دیگر در برابر خرد شدن و چروک شدن مقاومت می کنند.
بسیاری از پارچه ها در ترکیبی از دو یا چند الیاف به منظور بهبود ظاهر یا کاربرد یا هر دو بافته می شوند. یکی دیگر از عوامل در انتخاب یا تعیین پارچه، لمس پارچه یا «دست» است. پارچه های خاصی که از الیاف مصنوعی ساخته شده اند در مقایسه با پارچه های ابریشمی یا پشمی در لمس ناخوشایند به نظر می رسند.
بافندگی یک هنر باستانی است و اساساً تفاوت کمی بین بافندگیهای بسیار اولیه و بافندگیهای قدرتی که در کارخانههای نساجی عمده امروزی یافت میشوند، وجود دارد. سه بافت رایج مورد استفاده، بافت های ساده هستند که شامل بافت های سبد می شود. بافته های شناور که شامل بافت های جناغی و ساتن می شود. و بافته های پرز که شامل هر دو بافت بریده و نتراشیده می شود. تکنیکهای بافتنی که برای طراحی داخلی اهمیت کمتری دارند، شامل بافتنی، تاب دادن، فرمدهی و نمد میشود.
الگوی منسوجات، به ویژه در اصطلاح معاصر، غالباً الگوی طبیعی است که توسط بافت پارچه ایجاد می شود، اگرچه نقوش نیز با چاپ ایجاد می شود. در اصطلاح نساجی سنتی، ارجاع به الگو معمولاً به معنای یک سبک تاریخی است. تاریخ منسوجات از الگوهای مصری و شرقی اولیه تا امروز را در بر می گیرد. هر دوره الگوهای شیک و محبوبی را توسعه داده است. به عنوان مثال، طرحهای نساجی معاصر معمولاً انتزاعی یا هندسی هستند، اما نقشهای گلدار و روان بزرگ نیز در قرن بیستم رایج بودند.
رنگ یکی از مهمترین جنبههای پارچه در طراحی داخلی است، زیرا رنگهای پارچه اغلب مهمترین قسمت رنگ در دکوراسیون داخلی هستند. رنگ های رنگ را می توان به الیاف نخ ریسی نشده، نخ های تابیده شده یا منسوجات بافته شده اضافه کرد. ثبات رنگ یکی از نگرانی های اصلی طراحان داخلی است، زیرا پارچه های رنگ و رو رفته می توانند برای فضای داخلی بسیار مضر باشند.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
عناصر طبیعی
هیچ شیء ساخته شده توسط انسان نمی تواند با زیبایی موجود در طبیعت برابری کند و جای تعجب نیست که ورود عناصر طبیعی به فضای داخلی همیشه مطلوب تلقی شده است. با وجود زیبایی آنها، نمی توان خودسرانه گیاه، درخت یا سنگ یا آب را وارد فضای داخلی کرد. مهمترین ملاحظات باید موقعیت فضا، آب و هوای آن و ارتباط آن با فضای باز باشد.
ملاحظات اقلیمی نوع گیاه، گل یا درختی را تعیین می کند که می تواند در فضای داخلی شکوفا شود. زیباترین گیاه در شرایط نامساعد مدت زیادی زنده نخواهد ماند و درخت یا گیاهی که در حال مرگ است مطمئناً هیچ مزیت تزئینی ندارد.
مکان یابی و جهت گیری فضاهای داخلی به بیرون از دیگر نکات مهم در معرفی عناصر طبیعی است. در آب و هوای گرم تر، امکان انتقال تدریجی بین فضای داخلی و خارجی وجود دارد و گیاهانی که این انتقال طبیعی را فراهم می کنند ظاهر خوبی خواهند داشت و شکوفا می شوند. در آب و هوای سردتر، یک مانع واقعی از شیشه یا یک دیوار جامد، فضای داخلی را از فضای باز جدا می کند، و در بهترین حالت می توان انتقال را به صورت بصری انجام داد.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
تعدادی دستگاه ساده وجود دارد که امکان زنده نگه داشتن گیاهان و گل های ظریف را در شرایط کنترل شده فراهم می کند. گلخانه ها در همه اندازه ها، از اندازه پنجره گرفته تا اندازه اتاق، می توانند لذت بخش ترین قسمت های داخلی باشند، اما بدیهی است که شرایط و نگهداری ویژه ای باید فراهم شود. مقیاس گیاهان یا درختان کوچک باید در نظر گرفته شود. یک درخت بزرگ داخلی حتی در یک فضای کوچک می تواند لهجه زیبایی باشد. تعداد بیش از حد درختان یا گیاهان در یک فضای کوچک بسیار زیاد است، مگر اینکه در واقع این فضا به عنوان یک فضای گلخانه ای یا اتاق گیاه طراحی شده باشد.
عناصر طبیعی غیر از گیاهان و گل ها که می توانند در فضای داخلی استفاده شوند عبارتند از آب، سنگ، سنگ یا سنگریزه و مناطق کاشت در خاک طبیعی. برای فضاهای بزرگ، معمولا ساختمان های عمومی، استخرها یا مناطق محصور آب می توانند فوق العاده زیبا و هیجان انگیز باشند. برخی از ویژگی های داخلی با آب جاری و آبشارهای کوچک چرخشی ایجاد شده است. گاهی اوقات یک منطقه کوچک از سنگریزه ها با چند گیاه یا صخره هایی که با دقت انتخاب شده اند می توانند زیبایی واقعی را به یک فضای داخلی اضافه کنند. حتی مجموعهای از سنگها، مواد معدنی، صدفهای دریایی و سایر عناصر طبیعی، حسی از طبیعت را فراهم میکنند که میتواند فضای داخلی را زنده کند.
اجزای فیزیکی طراحی داخلی - بخش اول
منبع :
https://www.britannica.com/art/interior-design/Lighting