طراحی داخلی دوره رنسانس تا پایان قرن 18
رنسانس احیای سبک های کلاسیک قدیمی بود و جای تعجب نیست که برای اولین بار در ایتالیا خود را به میزان قابل توجهی نشان داد. سبک گوتیک پیشرفت نسبتا کمی در ایتالیا داشته است، جایی که به جز در برخی از شهرهای شمالیتر، مانند میلان و ونیز، به عنوان وحشی تلقی میشد. این سبک کم و بیش با دوره ای از تجارت اولیه مصادف شده بود. با رنسانس، سازمان تجاری پیچیده روم باستان توسط شهرهای توسکانی، به ویژه فلورانس، احیا شد. فئودالیسم ناپدید شد و بازرگانان بورژوا و سرمایه داران شهر به قدرت و نفوذ رسیدند. پول شروع به گردش کرد، بانکها تأسیس شد، چکها و اسکناسها در مسافتهای طولانی مورد احترام قرار گرفتند، کارخانهها افتتاح شدند و مردان آنقدر ثروتمند شدند که بتوانند آثار هنری را برای اثاثیه داخلی از کسانی که صاحب کارگاههای خودشان بودند، دستیاران استخدام میکردند، بخرند و سفارش دهند. دیگر متکی به یک سیستم حمایتی نیست. با ظهور شهر و اختراع باروت، خانه روستایی مستحکم منسوخ شد.
در فلورانس و اطراف آن تمدن تجاری جدید بسیار سازمان یافته بود. نسخههای خطی قدیمی یونانی و رومی، نه تنها توسط صومعههای مسیحی، بلکه تا حد زیادی توسط مسلمانان حفظ شده بود، و به زودی پس از 1350، این نسخهها به شمال ایتالیا راه یافتند. مردم به طور فزاینده ای از دیدگاه معنوی مسیحیت قرون وسطی ناراضی شدند و کنجکاوی قدیمی یونانی و گمانه زنی های فلسفی دوباره احیا شد.
رنسانس در واقع بازگشتی بود به جریان اصلی هنر غربی پس از آنچه که میتوان آن را بهعنوان دوره میانسلطنت گوتیک توصیف کرد. با این وجود، هزار سال بین سقوط امپراتوری روم و رنسانس فاصله بود، و سبکهای کلاسیک رنسانس همان شباهتی را با سبکهای روم دارد که خرسهای ایتالیایی مدرن به لاتین. شبیه هم هستند، اما به هیچ وجه یکسان نیستند.
رنسانس واژگان زیور آلات رومی را بازگرداند، اگرچه گاهی اوقات تأکید در جاهای مختلف بود. دستورات کلاسیک (ستونها با پایه، میل، سرستون، و میخ) قرض گرفته شدند و برای پوشاندن سبک معماری جدید اقتباس شدند. معماران در برخورد با فضا بسیار ماهر شدند و دکوراسیون اغلب نقش مهمی در تعریف و غنیتر کردن جلوههای فضایی شدید آنها داشت. فرمهای معماری کلاسیک در گچکاری، منبتکاریهای چوبی، تزئینات نقاشی و همچنین برای راهپلهها، درها، پنجرهها و شومینهها استفاده میشد که ویژگیهای مهم و پیچیدهتر طراحی داخلی را تشکیل میداد. جزئیات تزئینی با الهام از عتیقه نیز مورد استفاده قرار گرفت که در تکنیک های مختلف اجرا شد. گلدستهها، کاریاتیدها (مجسمههای زنان که بهعنوان ستونهای تکیهگاه استفاده میشوند)، نقابهای شیر، گروتسکها، آمورینیهای خوابیده (کاپیاد)، قرنیه (شاخهای پر از گل یا میوه)، عربیسکها (طومارهای در هم تنیده و نقوش گیاهی) و غنائم بازوها از جمله این آثار هستند. آشناترین کف سنگ فرش های مرمر رنگی و طرح دار اغلب با طرح کلی تزئینی ادغام می شود. گچ بریهای مدلشده، نقاشیهای گرافیتی (با برش خطوط از طریق لایهای از گچ یا گچ برای نمایان شدن لایه زیرین) و نقاشی دیواری ظریف در ترکیبهای درخشان در اوایل قرن شانزدهم استفاده شد.
در ونیز، گذار از ساختمان گوتیک به رنسانس کمتر ناگهانی انجام شد، همانطور که در کاخ دوج نشان داده شد، جایی که نمای بیرونی گوتیک در ترکیب با نمای اواخر قرن پانزدهم در شرق حیاط و مجموعه ای از اتاق های شورای عالی رنسانس یافت می شود. معروف به نقاشی های دیواری توسط نقاشان ونیزی پائولو ورونزه و تینتورتو. تابلوهای چوبی با ستونهای تخت و فریز قالبگیری شده، قسمت پایینی تزئینات دیوار داخلی را تشکیل میدهد، با مجموعهای ظریف از نقاشیهای تاریخی و تمثیلی، در بالا که به صفحاتی بین قالبها و ستونهای منقوش و طلاکاری شده تقسیم شدهاند. سقفهای دورههای بعدی بهویژه رنگآمیزی غنی شدهاند، قرنیزهای حجاریشده و طلایی و قاببندی آنها که سبک باروک را معرفی میکند. پنجرههایی با قابهای دوقلوی نیمدایرهای که با یک دیوار نیمدایرهای پوشانده شدهاند و در یک دهانه طاقدار سوم و بزرگتر تعبیه شدهاند، از ویژگیهای ونیزی کاخهای کنار آب هستند. در این خانهها، مانند تمام خانههای بزرگ ایتالیایی آن زمان، نه تنها از آثار بهترین نقاشان آن دوره، بلکه مجسمهسازان، زرگرها و نقرهسازان، منبتگران، برنجکاران و آهنکاران برای تزئین اتاقهای اصلی استفاده میشد. ابریشم، گلدوزیها و مخملهای برش خورده بهعنوان آویز و اثاثه یا لوازم داخلی، همراه با عینکهای برشکاری شده و قاببندی شده و لوسترهای آویز طلایی حکاکیشده، مانند Palazzo Corner-Spinelli، ونیز (1480) استفاده میشد. فرشهای گرانقیمت وارد میشد و کتانهای ظریف زیادی مورد استفاده قرار میگرفت. جلوههای ترومپ لوئیل (واقعی) پرسپکتیو در نقاشی دیوارها و سقفها و همچنین با تابلوهای تزئین شده اینترسیا (چوب منبت کاری شده) مانند مطالعه فدریکو دا مونتفلترو، سابقاً در گوبیو، ایتالیا و اکنون در موزه متروپولیتن به دست آمد. ، شهر نیویورک یا در Palazzo Ducale، Urbino (تکمیل در حدود 1500)، که در آن اثر شگفت انگیزی ایجاد می شود که کمدهای باز پر از کتاب را شبیه سازی می کند.
در دوره رنسانس، ونیز به یک مرکز شیشهسازی تبدیل شد و بسیاری از تکنیکهای جدید را معرفی کرد. شیشه آبی با نقاشی مینای ظریف متعلق به اواخر قرن پانزدهم است. حکاکی عالی با نقطه الماس به محض تولید لیوان با رنگ کافی و با استفاده از منگنز برای خنثی کردن رنگ وارد شده توسط ناخالصی ها در مواد اولیه انجام شد. چنین شیشه ای که به دلیل شباهت خیالی آن به سنگ سخت معروف به کریستال سنگ، کریستالو نامیده می شد، منشاء شیشه کریستالی مدرن است. ونیزی ها نیز از سنگ های سخت رنگی در شیشه تقلید می کردند. شیشه های سفید و مات با اکسید قلع گاهی برای نقاشی مینا به سبک چینی استفاده می شد و شیشه شفاف با نخ های سفید مات که در طرح های توری در آن تعبیه شده بود، ویترو دی ترینا نامیده می شد. ونیزی ها همچنین شیشه آینه ای با کیفیت عالی ساختند. در قرن هفدهم آنها آینه های Galerie des Glaces کاخ ورسای را تهیه کردند. با این حال، ورقههای بزرگ تا زمانی که فرانسویها در اواخر قرن هفدهم، زمانی که کارخانه ملی سنت گوبان تأسیس شد، روشی برای ساخت شیشههای صفحهای را کشف کردند، عملی نبود.
در طول قرون وسطی، منبت کاران ایتالیایی مهارت بالایی در تزئین کلیساها به دست آورده بودند. اکنون آنها به اثاثیه سکولار روی آوردند که برای آن از بلوط، گردو، سرو و چوبی نو، کمیاب و گران قیمت - آبنوس - استفاده کردند. (در فرانسه قرن هفدهم، صنعتگرانی که به اندازه کافی ماهر بودند که این چوب به آنها سپرده شود - که سازنده کابینت نیز بودند - ébénistes نامیده شدند، اصطلاحی که معادل فرانسوی "کابینت ساز" انگلیسی است.) بسیاری از مبلمان رومی باستان- تکنیک های تزئینی احیا شد. منبت کاری با انواع چوب های رنگی، با عاج، مروارید و لاک پشت، با موزاییکی از سنگ های رنگی معروف به پیترا دورا و علاوه بر آن با نقاشی و تذهیب، بهترین مبلمان را تزیین کرده است. صندوقچه (کاسون) که اغلب به مناسبت عروسی سفارش داده می شد، با نقاشی و تذهیب مفصل تزئین می شد، گاهی با موضوع تصویری بزرگ و گاهی با کارهای ظریف حکاکی شده که بعداً رنگی شد. مبلمان ایتالیایی در طراحی خود اغلب از نقوش معماری استفاده می کردند. کابینت ها اغلب فوق العاده مجلل بودند، با عناصری مانند کاریاتیدها در کنار درهای مرکزی، طاق هایی از طاق های نیم دایره ای، و سرهای مثلثی شکل. فضاهای داخلی گاهی اوقات مدلهای کوچکی از فضای داخلی معماری بودند، با آینههایی که جلوهای از وسعت را ایجاد میکردند. مبلمان نقرهای که دیگر وجود نداشت، به مقدار قابلتوجهی در اواخر دوره رنسانس مورد استفاده قرار میگرفت، که معمولاً از صفحات نقرهای که روی قالبهای چوبی زده میشد، ساخته میشد.

کاسون رنسانس
کاسون رنسانس، چوب رنگ شده و طلاکاری شده، فلورانس، قرن 15; در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن.
با حسن نیت از موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن؛ عکس، جان وب
یک نوآوری در ایتالیا که به سرعت در سایر نقاط اروپا گسترش یافت، سفال های میناکاری شده قلع بود که در ایتالیا به عنوان مایولیکا و در شمال به عنوان فاینس یا دلفت شناخته می شد. ظروف رنگارنگ اغلب به سبک معروف به استوریاتو (نقاشی تاریخ) با موضوعات اساطیری و کتاب مقدس نقاشی می شدند. از آنجایی که برخی از موضوعات از حکاکی های آثار رافائل گرفته شده بود، این سفال در قرن 18 و 19 به عنوان ظروف رافائل شناخته شد. سفالگرهای مایولیکا، که بهترین آنها در توسکانی واقع شده اند، از گروتسک ها استفاده زیادی کردند که این سبک را در بهترین حالت خود نشان می دهد.
مد رومی قدیمی برای پیکره های کوچک برنزی در طول رنسانس احیا شد و مد برای این در دکوراسیون داخلی تقریبا تا پایان قرن 19 ادامه یافت. قدیمیترین آنها کپیهای نسبتاً دقیقی از برنزهای کلاسیک حفاریشده بودند و ممکن است جعلی باشند که در آن زمان بهعنوان اثر اصیل رومی برای فروش در نظر گرفته شده بودند. این هنر به سرعت توسعه یافت. قبل از قرن شانزدهم، مفرغ کاری توسط زرگران انجام می شد، و مانند کارهای بیشتر زرگران، جلوه کلی تابع جزئیات دقیق بود. پس از 1500، زمانی که برنز برای لامپ ها، شمعدان ها، دیوارکوب ها، جوهردان ها، پیکره های تزئینی مستقل و پایه های مبلمان رایج شد، برخورد با موضوعات مناسب در امتداد خطوطی که برای مجسمه سازی در اندازه کامل تعیین شده بود توسعه یافت. بسیاری از برنزهای کوچک ساخته شد که برخی از آنها به سبک گروتسک بودند.
در آغاز قرن شانزدهم، کلاسیک گرایی احیا شده رنسانس شروع به اصلاح کرد و در نهایت سبک به دو مسیر مجزا تقسیم شد. یکی به سنت وفادار ماند. معمار آندره آ پالادیو از آثار روم باستان به عنوان الگو استفاده کرد و طرح های خود را بر اساس نظریه تناسب ارائه شده توسط ویتروویوس در قرن اول قبل از میلاد در ده کتاب در مورد معماری قرار داد. راه دوم توسط میکل آنژ آغاز شد و از طریق منریسم به سبک باروک هدایت شد. در هر دو سبک اخیر، اغراق عمدی فرمها، منطق و دقت رنسانس عالی را جایگزین کرد و هدف آن انتقال آزادی حرکت و درگیر کردن تماشاگر در درام طراحی بود. رفتارگرایی تنها تأثیر محدودی بر مبلمان داخلی داشت، مانند برنزهای سلینی و جیامبولونیا. ژستها اغلب کشیده میشوند، نیم تنه پیچ خورده، و بر ماهیچهها تأکید میشود.
باروک سبک ضد اصلاحات بود و هدف یسوعیان برای بیان قدرت موقت و ثروت کلیسای کاتولیک بر خلاف آموزه های سختگیرانه پروتستانیسم بود. تئاتری بودن سبک باروک به زودی توجه شاهزادگان را به خود جلب کرد و می خواستند از آن در کاخ هایی که ساخته بودند استفاده شود. مرمرهای رنگی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت، اغلب در ترکیب با برنز و تذهیب غنی. پنجره های شیشه ای رنگی اغلب برای نورپردازی ویژگی های خاص استفاده می شد. گاهی اوقات دیوارها را طوری رنگ میکردند که ادامهای از فضای داخلی به نظر میرسیدند و احساسی از وسعت میدادند. مواد خاصی اغلب توسط دیگران شبیهسازی میشدند: برای مثال، اسکالیولا، مخلوطی از خردههای سنگ مرمر، گچ و چسب است که به طور گسترده برای تقلید از سنگ مرمر برششده استفاده میشد. آنچه که به نظر می رسید سنگ مرمرهای رنگارنگ بود، اغلب چیزی بیش از چوب رنگ آمیزی نبود. پارچههای پارچهای اغلب در سنگ مرمر حکاکیشده تقلید میشد و ستونهای چوبی که هدف آنها صرفاً تزئینی بود، مانند سنگ مرمر یا سنگهای عجیب و غریب دیگر نقاشی میشدند. سنگ مرمر یا گچ برای تقلید از آویزهای قهوه ای ساخته شده است، مانند سالا دوکاله، واتیکان، جایی که اثری از فضا با وسایل محدود ایجاد می شود. تکنیکهای اساسی تغییری نکردند، اما تمام محدودیتها در استفاده از آنها در جلوههای نمایشی جسورانه و تجملات حسی مدلسازی از بین رفت. دیوارها منحنی شدند، سنگفرش ها شکستند (یعنی با حذف قسمت مرکزی)، ستون ها و ستون ها پیچ خوردند تا جایی که به نظر می رسد ساختمان ها با حرکت زنده می شوند. برنینی صخرهکاری، پیکرهها و پارچههای پارچهای را با ستونها، پانلها و طاقکاری ترکیب میکرد.
از ایتالیا، این سبک ها در سراسر اروپا گسترش یافت، جایی که آنها به درجات مختلف جذب شدند و با ذائقه و نبوغ ملی یا محلی تطبیق یافتند. بسیاری از طراحان و صنعتگران ایتالیایی در فرانسه، انگلیس، اتریش و اسپانیا به خارج از کشور سفر کردند و کار کردند.
منبع :
https://www.britannica.com/art/interior-design/Renaissance-to-the-end-of-the-18th-century