طراحی داخلی در انگلستان قدیم
فروپاشی نظام فئودالی در طول جنگهای رز و در زمان هانری هفتم در اواخر قرن پانزدهم تأثیرات گستردهای بر ساختار اجتماعی آن زمان و در نتیجه بر ساختمانهای خانگی و تزئینات آنها گذاشت. شرایط جدید تعداد بیشتری اتاق را ایجاب میکرد و یک سالن بزرگ، اگرچه هنوز یک آپارتمان مهم بود، دیگر کانون زندگی داخلی نبود. توزیع گستردهتر ثروت باعث پیدایش خانههای روستایی متعددی شد و برای 400 سال آینده انگلیسیها در ساختمانسازی و تزئینات خود برتر بودند.
سبک ایتالیایی در اوایل قرن شانزدهم به انگلستان رسید. اولین نمونه مقبره هنری هفتم در کلیسای وست مینستر است که توسط پیترو توریجیانی از فلورانس به فرمان هنری هشتم طراحی شد و در سال 1518 تکمیل شد. برای 40 سال آینده، صنعتگران انگلیسی ابتدا از مجموعه زیور آلات ایتالیایی وام گرفتند. با الهام و تقلید از هنرمندان و صنعتگران ایتالیایی به کار گرفته شده در آثار سلطنتی در کاخ همپتون کورت، میدلسکس، و کاخ وست مینستر، لندن، که از تزئینات عربی، سرهای مدالیون و آمورینی در تابلوسازی و گچ کاری استفاده می کردند و اغلب آنها را با سبک سنتی گوتیک می آمیختند. نقوش تالار بزرگ در همپتون کورت (1515-1515) ترکیبی از جزئیات حکاکی شده و طلاکاری شده رنسانس را با نوع سنتی سقف چوبی باز، معروف به سقف تیرچه چکشی، و پنجرههایی که با ستونهای عمودی به بخشهایی تقسیم میشوند، نشان میدهد. با وجود مثال هنری هشتم، سبک گوتیک در انگلستان به سختی از بین رفت و تا قرن هفدهم در نواحی دورافتاده ماندگار شد.
در نیمه دوم قرن شانزدهم، در نتیجه گسست از روم، سبک ایتالیایی تا حد زیادی با سبک متمایز رنسانس کشورهای پایین و آلمان جایگزین شد که به دلیل روابط نزدیک مذهبی، سیاسی و اقتصادی بین انگلستان و آلمان تقویت شد. کشورهای پایین، هجوم کارگران مهاجر، و گردش کتابهای الگوی فلاندری و آلمانی. این شیوه جدید تأثیر غالب در تزئین صفحات و گچ بری ها شد، از ویژگی های بارز آن می توان به نقش های تسمه ای ذاتی، پایانه های هرمی (تزیینات مجسمه سازی شده برای پایان دادن به شیروانی های سقف)، تزیینات وجهی برجسته، نقاب ها و پیکره های کاریاتید، طومارها و ستون ها اشاره کرد. هر دو سبک ایتالیایی و فلاندری تا حدی توسط صنعتگران انگلیسی اقتباس و طبیعی شدند و سبک جدیدی را تولید کردند که مخصوصاً انگلیسی است.
در این زمان، ایوان داخلی نیز وارد بسیاری از خانهها شد. این وسیله پیش نویس ها را از اتاق خارج می کرد و همچنین در برخی موارد دسترسی به اتاق دوم را بدون عبور از اتاق اول ممکن می کرد.
نقاشی دیوارها ادامه یافت. از چند نمونه باقی مانده، برخی صحنه هایی از منابع کتاب مقدس و کلاسیک و حوادثی از فرهنگ عامه محلی را نشان می دهند. یک نمونه خوب الیزابتی که صحنه هایی از داستان توبیت را به تصویر می کشد در مسافرخانه قو سفید در استراتفورد-آن-آون پیدا شد. چرم برجسته، نقاشی شده و طلاکاری شده در انگلستان کمتر از قاره استفاده میشد، اما ملیلهها و پارچههای بافتهشده مانند مخمل و گلدار برای ثروتمندان و «سایز» (پارچههایی شبیه سرژ) و «بایز» (بایز) برای افراد دیگر. وسایل متوسط به طور گسترده ای به عنوان پوشش دیوار استفاده می شد. موجودی کاخ های هنری هشتم تعداد زیادی ملیله و آویزهای مختلف را نشان می دهد که پادشاهان و مردان بزرگ در اختیار داشتند. آویزهای پارچه نقاشی شده به طور گسترده ای به عنوان جایگزین ارزان تری برای ملیله استفاده می شد. اینها نیز حوادثی را از منابع کتاب مقدس و کلاسیک به تصویر می کشیدند و از نقوش تزئینی از موضوعات گوتیک تا رنسانس استفاده می کردند. تقریباً تمام این "آراهای تقلبی" از بین رفته است. حصیر بافته شده راش همچنان به عنوان پوشش کف در فضای داخلی الیزابتی استفاده می شد.
اتاقهای بزرگ و گالریهای طولانی، معمولاً در طبقات بالا، مشخصاً الیزابتی یا تودور هستند و در بسیاری از موارد برای کار و تفریح در هوای بد استفاده میشدند. سقفهای طاقدار بشکهای که فضای سقف را اشغال میکردند، اغلب ارتفاع اتاقها را افزایش میدادند، مانند خانه Chastleton، آکسفوردشایر (حدود 1603). سقفهای گچی بهطور دقیق عملشده بودند. نوارهای در هم آمیخته باریک، الگوهای هندسی، با نقوش نیمه استیلیزه گل، عربسک، یا هرالدیک در پانل های بین آنها را تشکیل می دادند.
پلکان پیچ در پیچ قرون وسطایی شیب دار نوین (پله با ستون مرکزی که پله ها از آن تابش می کنند) از چوب یا اغلب سنگ برای راه پله های جادارتر با پله های مستقیم، شیب آسان تر و برنامه ریزی شده دور یک چاه باز رها شد. این اغلب از چوب بلوط ساخته میشد، با ستونهای جدید حکاکیشده (قائم پایان پلهها) و نردهها (ستونهای منفرد در یک نرده) که از فرصت ارائه شده برای تزئین و غنیسازی نهایت استفاده را میکرد.
در اواسط قرن شانزدهم، احساس ذخیره کلاسیک در حال گسترش بود و دوره اواخر رنسانس ممکن بود در دوران چارلز اول شکوفا شده باشد، اگر آشوب سیاسی اشتیاق ساختمانسازی خوب را بررسی نکرده بود. معمار و طراح صحنه اینیگو جونز دو بار از ایتالیا دیدن کرد و یکی از معدود معماران شمال اروپا بود که روح و رپرتوار تزئینی کلاسیک گرایی ایتالیایی رنسانس را به طور کامل جذب کرد. او سبک جدید را در خانه ضیافت در وایت هال، خانه ملکه در گرینویچ معرفی کرد. و با همکار و خویشاوند خود، جان وب، خانه ویلتون، ویلتشر را ساختند.
در ویلتون، اتاق مکعب دوتایی (حدود 1649) نشان می دهد که نجیب اثری که جونز می توانست در یک قطب نما کوچک به دست آورد، زیرا ابعاد اتاق - 60 در 30 در 30 فوت (18 در 9 در 9 متر) - نیست. بزرگ، در مقایسه با تأثیر اساسی ایتالیایی است، اما نتیجه نهایی - با کف چوب بلوط پهن، و دیوارهای سفید و طلایی و گچ بری شده و دیوارهایی که برای قرار دادن پرتره های ون دایک، شومینه مرمر سفید، و درب های کورینتی طراحی شده اند - واقعاً انگلیسی است. سقف سرپوشیده و نقاشی شده که توسط ادوارد پیرس و امانوئل د کریتز اجرا شده است، نقش مهمی در متعادل کردن تناسبات اتاق دارد. اگرچه اصول رنسانس در طراحی مانند این نشان داده شده است، اما تا قرن هجدهم و ظهور مکتب معماری و دکوراسیون پالادیان (تحت تاثیر معمار ایتالیایی قرن شانزدهم آندره آ پالادیو) به طور کامل در کشور توسعه نیافته بود.
پس از دوره نابسامان مشترک المنافع، بازسازی تأثیرات باروک جدیدی را از این قاره وارد کرد. اینها با کلاسیکیسم محدود کننده (که هنوز سبک جدیدی در نظر گرفته می شد) ترکیب شدند تا تعادل موفقی از کنتراست ایجاد کنند. طرحهای معمار بزرگ سر کریستوفر رن، اگرچه عمدتاً برای کلیساها و ساختمانهای یادبود بود، اما بهدلیل تزیینات زیادی بر آثار هنرمندان- صنعتگران برجستهای مانند گرینلینگ گیبون، مجسمهساز و منبتگر روی چوب، و ژان تیژو، تکیه داشت. آهنکار، که کارش را میتوان در ارتباط نزدیک در کلیسای جامع سنت پل مشاهده کرد. در بسیاری از خانههای روستایی، پانلهای دیواری بزرگ با سطح ساده بلوط، فویل کاملی را برای ظرافت و سرزندگی چوبآهکهای حکاکی شده گیبون، گلدستهها، و حاشیههای تصویری، که شامل گلها، میوهها، آلات موسیقی، کروبیها، و آلات موسیقی بود، فراهم میکردند. تک نگاری ها به قول هوراس والپول، نویسنده قرن هجدهم، گیبون «سبکی شل و مطبوع گلها را به چوب بخشید و تولیدات مختلف عناصر را با بینظمی آزاد طبیعی برای هر گونه به هم پیوند زد». در خانه پتورث، ساسکس، نبوغ گیبونز را میتوان در مجموعهای از حاشیههای تصویری بینقص، که مربوط به حدود سال 1690 است، به بهترین نحو مشاهده کرد. قطعات دودکش و قفسههای درها نیز به شیوه گیبون تزئین شده بودند، و نقوش گلی مشابهی را میتوان روی گچ مشاهده کرد. سقف خانه هام، ویلتشایر. این خانه، با اندازه نسبتاً متوسط، بدون خودنمایی یا اسراف نشان دهنده اوج دکوراسیون داخلی مجلل در اواخر قرن هفدهم است و بسیاری از نوآوری های تزئینی آن زمان را در خود جای داده است. از این جمله میتوان به رنگ آمیزی صفحات چوبی به تقلید از سنگ مرمر یا دانهبندی چوب و طلاکاری قالبها اشاره کرد. آویزهای دیواری شامل ملیله، چرم طلایی و رنگ شده، و گلاب ابریشم است. پارکت استادانه ای (کف های منبت کاری شده با چوب با رنگ های متضاد) وجود دارد.

مدل اتاق خواب یا اتاق خواب ژاکوبین، بر اساس فضای داخلی خانه عمارت Knole، کنت، انگلستان،
مدل ترکیبی توسط کارگاه خانم James Ward Thorne، c. 1930-40;
در موسسه هنر شیکاگو
تصویر : موسسه هنر شیکاگو، هدیه خانم جیمز وارد تورن، شماره مرجع. 1941.1187 (CC0)
نقاشیهایی از موضوعات تمثیلی توسط سر جیمز تورنهیل و آنتونیو وریو، برخی از ساختمانهای مهمتر آن عصر، از جمله تالار نقاشی شده در بیمارستان سلطنتی در گرینویچ، الحاقیههای رن به همپتون کورت، و اتاق بزرگ در چاتسورث هاوس، دربیشر، را تزئین میکنند. کارهای پیچیده دانیل مارو، معمار هوگونو فرانسوی که برای ویلیام سوم در هلند کار کرده بود (نگاه کنید به بالا اروپای شمالی)، تأثیری ناچیز بر طراحی بسیاری از یراق آلات کوچک و کابینتهای قفسهبندیشده برای نمایش ظروف چینی داشت. سرگرمی مورد علاقه ملکه مری دوم پانل های لاکی وارداتی گاهی اوقات مطابق با سلیقه چینی آن دوره برای پوشش اتاق ها استفاده می شد. در سالهای پایانی قرن هفدهم و در اوایل قرن هجدهم، نجاری، قلمرو خود را در حال قراردادی یافت. از طریق تأثیر تور بزرگ و تحت حمایت لرد برلینگتون، نفوذ ایتالیایی غالب شد، کار اینیگو جونز مورد مطالعه قرار گرفت و سنگ و گچ به طور گستردهتری بهخصوص در خانههای بزرگتر مورد استفاده قرار گرفتند. تأثیر معمار از بیرون خانه به دکوراسیون داخلی و حتی طراحی خود مبلمان گسترش یافت. در جایی که از صفحات چوبی استفاده می شد، در یک چارچوب ساده تنظیم می شد. کاج تا حد زیادی جایگزین بلوط شد و به رنگ های سبز، آبی، قهوه ای و دیگر رنگ آمیزی شد. گهگاه از گردو و چوب ماهون برای تابلوسازی استفاده می شد. استفاده روزافزون از سنگ و مرمر با سر جان وانبرو، نمایشنامه نویس تبدیل به معمار آغاز شد، که در اولین سفارش خود در قلعه هاوارد، یورکشایر (1699)، تفسیری فردی و استادانه از باروک، مجسمه سازی و در عین حال با کیفیت حماسی تلخ خاصی را نشان داد. . تزئینات کاربردی به حداقل رسانده شد، رویهای که او بعداً در کاخ بلنهایم، آکسفوردشایر دنبال کرد، جایی که سالن ورودی سخت و جادار، با کف سنگفرششده با سنگ مرمر، دیوارهایی به شکل ارشل (یعنی روبهروی تختههای نازک سنگ تراشیده شده) و ستونها، نردههای گالری فرفورژه و گنبد دیواری، چشمگیرترین آپارتمان این ساختمان است.

مدل سالن یا اتاق پذیرایی به سبک استوارت، 1625–50 ;
در موسسه هنر شیکاگو
موسسه هنر شیکاگو، هدیه خانم جیمز وارد تورن، شماره مرجع. 1941.1188 (CC0)
راه پله های سنگی با نرده های فرفورژه مورد استفاده قرار گرفت و در اواخر قرن هجدهم تقریباً به طور کامل جایگزین پله های چوبی قبلی و سنگین تر مانند پله های ولزلی هال، استافوردشایر، یا التهام لاج، کنت شد که دارای روکش کاری شده بود. نرده ها یا نرده های چوبی سنگین. در خانههای کوچکتر در اوایل قرن 18، چوبکاری همچنان ویژگیهای اصلی تزئینی را فراهم میکرد. دیوارپوشها، قالببندیها، کرکرههای پنجرهها و بسیاری از قطعات دودکش با رنگهای کاج ساده، ظرافت راحت پنجرههای ارسی بلند و اتاقهای متناسب را تداعی میکنند. طبقات ثروتمندتر هنوز صنعتگران ایتالیایی را به کار میگرفتند، بهویژه برای گچبری، و مجموعهی آشنای گلدستهها، ماسکها، و پوتی (کوپید) نه تنها برای طرحهای نیکلاس هاکسمور، جیمز گیبز و دیگر معماران گروه شبه باروک به کار میرفت، بلکه همچنین به فضای داخلی ویلیام کنت و معماران پالادیایی که تأثیر آنها در اواسط قرن غالب شد. در خانه هایی مانند Holkham Hall، نورفولک، که به شیوه ای کاملاً کلاسیک توسط کنت در سال 1734 طراحی شده است، می توان نتایج سفرهای گسترده معمار و مالک را مشاهده کرد. راهروی باشکوه ورودی باز هم یکی از مهم ترین اتاق هاست که بر روی خطوط کلی کلیسای رومی با اپید (تورفتگی) و ستون های جانبی طراحی شده است. در سالن هاتون، همچنین در نورفولک، کنت مجموعه های خوبی از مبلمان را برای فضای داخلی کالین کمپبل طراحی کرد. این قطعات معمولاً طلایی، با طومارهای آکانتوس، کنسول ها، سرها و ابوالهول ها هستند. با پاها و پاهای پیچ خورده یا از نوع توپ و پنجه؛ و با روکش مخملی یا ابریشمی. سقف های گچ بری از صنعتگران ایتالیایی با تزیینات طلاکاری شده و نقاشی شده است. دیوارها با ازاره کلاسیک، ستون ها و فریز پوشیده شده اند. و دودکش های سنگ مرمر دارای صفحات برجسته در بالای قفسه شومینه هستند.
دیوارپوش ها از ملیله، مخمل تراشیده، یا ابریشم آبدار و گلاب بود. در جاهای دیگر، کاغذهای با رنگ دستی، چاپ شده با بلوک چوبی و کاغذهایی با گلدهی (پارچه پودر شده) به عنوان یک جایگزین اقتصادی استفاده می شد.
اگرچه سبک روکوکو هرگز به طور کامل در انگلستان تثبیت نشد، بسیاری از فضاهای داخلی تحت تأثیر نقوش نامتقارن (روکای) موجود در طرحهای تزئینکنندگان فرانسوی مانند نیکلاس پینو و جی. میسونیر. تزئینات گچبری و کنده کاری شده سبک تر، خیالی تر و از نظر طراحی پرپیچ و خم تر شد. اگرچه بسیاری از نقوش باروک هنوز مورد استفاده قرار میگرفتند، اما با ظرافت بیشتری مدلسازی میشدند، و سبک روکوکو با الگوهای پیچیده کتیبههای C همراه با تزئینات طبیعی مانند گلها، شاخ و برگ، صدفها و صخرهها که بهطور ظریف در الگوهای نامتقارن و در عین حال متعادل چیده شده بودند، مشخص میشد. گچ بری ها و صفحات کنده کاری شده اغلب با رنگ های روشن رنگ آمیزی می شدند و جزئیات به رنگ طلایی انتخاب می شدند.
به طور نزدیک با معرفی روکای فرانسوی، احیای طعم چینی یا شینیون بود، برای معماران و طراحان، در جستجوی تازگی بیشتر، دوباره برای الهام گرفتن به چین روی آوردند. کتابهای سفر و توپوگرافی، بهویژه تاریخ عمومی چین اثر ژان باپتیست دو هالد، که در سال 1735 در پاریس منتشر شد و در سال 1736 به انگلیسی ترجمه شد، انگیزههای بیشتری را به همراه داشت. پاگوداها، پیکره های ماندارین، یخ ها و آب چکان، شاخ و برگ و پرندگان عجیب و غریب به اوج اختراع روکوکو رسیدند. شینیون به ویژه برای اتاق خواب ها محبوب بود، جایی که دودکش ها و قفسه های درها با پس زمینه کاغذ دیواری های وارداتی یا تقلیدی چینی چیده می شد و تخت ها و پنجره ها با منسوجات شرقی آویزان می شد. آویزهای پنجره، با گلوله های حکاکی شده و طلاکاری شده (والانس)، اهمیت فزاینده ای پیدا می کرد و در هاروود هاوس، یورکشایر، طراح مبلمان، توماس چیپندیل، مجموعه ای از گلوله ها را با پارچه های ساختگی که در چوب حک شده و رنگی شده بودند اجرا کرد تا کاملاً چشم را فریب دهد.
طعم گوتیک، یک نوع دیگر از روکوکو، در این زمان مختص انگلستان بود. احیای گوتیک، که در اواخر قرن هفدهم توسط دانش باستانی ایجاد شد، بعداً به ادبیات گسترش یافت و در طول دهه 1740 در اشکال ملموستر معماری و دکوراسیون داخلی ظاهر شد. در اواسط قرن، این مد به طور گسترده ای رایج شد و بسیاری از خانه ها، بزرگ و کوچک، تا حدی گوتیک شده بودند، چه در داخل و چه در خارج. مانند chinoiserie، محصولات این مد قرن 18 شباهت کمی به مدل های اصلی قرون وسطی داشتند. جزئیات گوتیک، که در اصل روی سنگ کار میشد، قرض گرفته شده، اقتباس شده، اغلب با نقوش روکایل و چینی آمیخته شده و در چوب و گچ اجرا شدهاند. در Strawberry Hill، Twickenham، Middlesex، هوراس والپول، رهبر «گوتهای واقعی»، طرحهای مقبرههای قرون وسطایی را به عاریت گرفت و آنها را به طرحهایی برای شومینهها و قفسههای کتاب تبدیل کرد. اگرچه این مد در دهه 1760 از مد عمومی خارج شد، اما تعداد کمی از علاقه مندان باقی ماندند که طعم گوتیک را ادامه دادند تا اینکه در قرن نوزدهم دوباره به شدت احیا شد.
در حدود سال 1760، سبک روکوکو، با همه هوسبازیهای ذائقهاش، جای خود را به سبک نئوکلاسیک داد، که عمدتاً توسط معمار رابرت آدام الهام گرفته و معرفی شد، که آثارش نشاندهنده علاقه تازه بیدار شده به بقایای کلاسیک بود. آدام در سال 1758 از ایتالیا بازگشت و تحت تأثیر شدید معماری رومی و دکوراسیون داخلی، سبک جدیدی را بر اساس پیشینه کلاسیک ایجاد کرد و از ترکیبی از پاتره (نقوش بشقاب)، زنجیر پوسته، سر قوچ، به عنوان تزئین استفاده کرد. پیچ امین الدوله رسمی و سایر عناصر. سبک دکوراسیون داخلی او عمیقاً تحت تأثیر الگوهای همجنس گرا و ظریف آرابسک ها و تزئینات گروتسک بود که در بقایای کلاسیک مختلف در رم دیده بود و قبلاً در دوران رنسانس توسط رافائل و دیگران کپی شده بود. آدام به شدت از مکتب برلینگتون (پالادیان) به دلیل استفاده از ویژگی های سنگین معماری در فضای داخلی آنها انتقاد کرد و آنها را با تزئینات ظریف در گچ، چوب، مرمر و نقاشی جایگزین کرد که به نوبه خود انتقاداتی را علیه آنها وارد کرد. شاید بتوان گفت بسیاری از کارهای او تزئینات کاربردی است - زیبا اما بدون کیفیت معماری اولیه. با آدم، استبداد معمار بر صنعتگر کامل شد. هیچ جزئیاتی از دکوراسیون یا مبلمان از او دور نشد. طراحی سریع و دقیق او کل طرح را پوشش میدهد، از پردازش کلی دیوارها و سقف گرفته تا جزئیات تزئینی گلولهها و رندهها. حتی فرشها نیز طبق سفارش ساخته میشدند، و اغلب طرح سقف را تکرار میکردند یا تکرار میکردند، و کل اتاق را با هم هماهنگ میکردند، مانند اتاق نشیمن سبز در خانه اعیانی Osterley Park در میدلسکس یا در اتاق غذاخوری در Saltram House در دوونشایر. چوب اغلب بدون رنگ رها نمی شد، و اگرچه نازک کاری هنوز تحسین برانگیز بود، غنی سازی اغلب در ترکیب یا منبت فلزی بود. قفسههای کتابی با طراحی خاص در جلوی معبد وجود داشت، و گچکاریها اغلب به عنوان قاب نقاشیهای تزئینی هنرمندانی مانند آنتونیو زوچی یا آنجلیکا کافمن ساخته میشدند.

اتاق غذاخوری نئوکلاسیک اولیه
اتاق غذاخوری نئوکلاسیک اولیه در سالترام هاوس، دوون، طراحی شده توسط رابرت آدام، گچ کاری و نقاشی های آنتونیو زوکی، 1768.
Image : A.F. Kersting
در این زمان، روشهای ارزانتر و سریعتری برای دکوراسیون آغاز شد. مقدار قابل توجهی از تزئینات گچ بری از قالب ریخته می شد و سنگ مرمر بدلی ترکیبی به نام اسکاگلیولا گاهی برای کف و ستون استفاده می شد، در حالی که چوب های ارزان تر با سنگ مرمر و دانه بندی پوشانده می شدند.
در پایان قرن، سبک نئوکلاسیک بیشتر اصلاح شد، تزئینات برجسته گچی ساده و سبک شد. بهترین این سبک که به شدت تحت تأثیر دکوراسیون فرانسوی قرار گرفته است را می توان در کار معمار هنری هالند مشاهده کرد که خانه کارلتون لندن را برای شاهزاده ریجنت بزرگ کرد و Southhill را در بدفوردشایر ساخت. هلند، مانند آدام، از بناهای تاریخی کلاسیک در ایتالیا الهام گرفت، جایی که برای مدتی نقشهکشی داشت که هالند نقاشیهای جزئیات کلاسیکش را در گچکاریهای خود گنجانده بود.
منبع :
https://www.britannica.com/art/interior-design/England