قرن 19 و اوایل قرن 20 در اروپا
نئوکلاسیک در فرانسه تا زمان ظهور ناپلئون غالب بود، زمانی که نقوش مصری از مبارزات مصری او در سال 1798 به سبک های رومی اضافه شد. این سبک در فرانسه پس از اولین امپراتوری فرانسه (1804-1814) به عنوان سبک امپراتوری و در انگلستان شناخته شد. به عنوان Regency، برای دوره (1811-1811) که جرج سوم بیش از حد عصبانی بود که نمی توانست حکومت کند. طراحی مبلمان، بیشتر سبک و برازنده در اوایل دوره نئوکلاسیک در فرانسه، با نزدیک شدن به انقلاب، آگاهانه لوکس تر شده بود. در طول دوره امپراتوری، این شهر عظیم، با ابهت، تاریک و پرشکوه شد. واژگان معمول تزیینات کلاسیک را می توان هم در Empire و هم Regency با تغییراتی در زمان های قبلی یافت. پایه کابریولی سبک روکوکو صاف شد و انحناها در همه مبلمان ناپدید شدند. تقارن زینت جایگزین منحنی های نامتقارن شد. در انگلستان، در اواخر قرن هجدهم، ظروف چینی کمتر و کمتر مد شد و جای آن را ظروف سفالی کرم رنگ جوزیا ودگوود، و ظروف سنگی یاس و بازالت او، که به طرز تحسین برانگیزی با سبک جدید. شکلهای گلدان یونانی و زیور آلات کلاسیک معمولاً در تزئین انواع اجناس Wedgwood استفاده میشد. در انگلستان، کار توماس هوپ، یک معمار آماتور ثروتمند، از طریق انتشار کتاب مبلمان خانگی و دکوراسیون داخلی (1807) مورد توجه قرار گرفت. او خانه خود در لندن را در خیابان دوشس، پورتلند پلیس، و همچنین خانه روستایی خود، دیپدین، در دورکینگ، ساری را با طراحی تا حدی سنگین و آرام که با روند عمومی آن زمان مغایرت داشت، بزرگ کرد و تزئین کرد.
در آلمان بخش اعظم سبک Biedermeier، با پرده های ضخیم، پارچه های پرده، ضد ماکاسار و روکش های روکش دار، نشان دهنده رونق مادی بود. بسیاری از این ویژگیها در انگلستان ویکتوریایی رایج میشدند، اما در این بین، سبک Regency رایج بود و شاهکارهای بسیاری را در طراحی ایجاد کرد. پاویون برایتون (شروع سال 1815) توسط جان نش برای شاهزاده ریجنت ساخته شد. بسیاری از مبلمان لاکی و بامبو استفاده شد که با کاغذ دیواری های چینی ترکیب شده بود، از درختان نخل به عنوان ستون استفاده می شد، و عجیب ترین لوسترهای کریستالی. با این حال، به طور کلی، سبک Regency برای ظرافت و بدون اسراف تلاش می کرد. خانههای کوچکتر بیشماری با نردههای فرفورژه ظریف بر روی پلکانهای سنگی منحنی، شومینههای چوبی حکاکیشده دلپذیر یا سنگ مرمر با اندازههای متوسط، و دیوارهای ساده یا پانلشده با رنگهای روشن ساخته و تزئین شدهاند که استفاده از کاغذ دیواری روی آنها رایجتر میشد.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
در اواخر قرن هجدهم، انقلاب صنعتی به آرامی در حال توسعه بود، به ویژه در انگلستان، و ماشین آلات به طور فزاینده ای بسیاری از اشیاء دکوراسیون داخلی را تولید می کردند، شکل آنها را متناسب با روش های جدید تغییر می دادند و قیمت را کاهش می دادند تا آنها را در بازارهای جدید در دسترس قرار دهند. ، وضعیتی که توسط Wedgwood پیش بینی شده است. طبقه کمتر مرفه طبقات متوسط به بزرگترین بخش مصرف کنندگان تبدیل شدند و تولیدات به طور فزاینده ای به سمت تامین ذائقه آنها سوق داده شد. در سالهای اولیه قرن نوزدهم، مفهوم جدیدی در حال شکلگیری بود - مفهوم التقاط، که پیشنهاد میکرد هر سبکی به خوبی سبک دیگر است. این منجر به این ایده شد که سبک ها می توانند به طور قانونی با هم مخلوط شوند. به این ترتیب، کابوس هوراس والپول از یک صندلی در باغ - در یک طرف گوتیک و در طرف دیگر چینی - در اصل به یک واقعیت کامل تبدیل شد: به عنوان مثال، یک شرکت، یک کوزه کلاسیک بر پایه گوتیک ساخته است.
در دهههای ابتدایی قرن نوزدهم، علاوه بر سبکهای امپراتوری و سلطنتی، سبک یونانی با سادگی مشخص وجود داشت، و سبک ایتالیایی که به عنوان «زیبا با جزئیات پالادی» توصیف میشد (تضاد در اصطلاح) و همچنین سبک «الیزابتی»، سبک «تودور»، سبک «بارونیال» (تحت تأثیر سر والتر اسکات)، سبک «ابوتسفورد» (همچنین ناشی از تأثیر اسکات، بر اساس خانهاش به همین نام) و یک سبک احیا شده سبک گوتیک، به دور از مقاله ساده و سرگرم کننده والپول. گوتیک احیا شده ابتدا از شبه کلیسای جامع جیمز وایات الهام گرفته شده بود که برای نویسنده ویلیام بکفورد در ابی فونتهیل ساخته شد، با فضای داخلی با دامنه کلیسای جامع و برجی حدودا 90 متری.
این احیای گوتیک تعداد کمی خانه تولید کرد که در آنها طاق نوک تیز همراه با طاق بادبزنی و قالبهای قلابدار (حک شده با تزیینات برگدار) یا عمیقاً زیرین با ذوق و سلیقه استفاده میشد. Toddington Manor، Gloucestershire (1829)، توسط معمار چارلز بری (که با AWN Pugin، خانه های پارلمان را طراحی کرد)، و Hughenden Manor، خانه نخست وزیر بریتانیا بنجامین دیزرائیلی، نمونه ای از سبکی است که بعداً در قرن استفاده شد. خودنمایی و درشتی جزئیات
در کشورهای اروپایی اصلی، دکوراسیون داخلی به طور فزایندهای سنگین و پیچیده شد. زینت مترادف با زیبایی در نظر گرفته شد و الگوی هر سطح ممکن را پوشانده بود. محصولات تولید صنعتی عمدتاً بسیار خام بودند و استفاده از آنها منجر به از دست دادن پالایش شد. برای مثال، رنگهای آنیلین که رنگهای تند دارند، برای اولین بار در سال 1856 ساخته شدند و به زودی جایگزین رنگهای نرمتر و هماهنگتر شدند. معماران ساختمان های خود را مطابق با سلیقه و به سبک های مختلف تزئین کردند.
در طرحهای نه چندان جاهطلبانه دکوراسیون، کاغذ دیواریهای رنگی روشن با نقشهای پررنگ بهطور گسترده مورد استفاده قرار میگرفتند، و سقفهای گچی سفید با قرنیزهای مدلسازیشده و اغلب برخی از ویژگیهای مرکزی، اغلب در طرح روکوکو درشت، که پسزمینهای برای اتصالات نوری استادانه ایجاد میکرد، تسکین یافتند. . اتاقها مملو از مبلمان میشدند، و شومینهها اغلب با روکشهای مفصلی نصب میشدند که با پانلهای آینهای و تعداد زیادی قفسه و براکتها برای نمایش ظرافتها نصب میشد. مبلمان و یراق آلات هر دو با رنگ مخملی تیره با حاشیه های سنگین پوشیده شده بودند. جلیقههای وارنیششده از چوب کاج، پنجرههای شیشهای رنگآمیزی و کفهای کاشیکاریشده نیز محبوب بودند.
در دهه 1830، روکوکو احیا شد، که در چینی های آن دوره و صندلی های جان بلتر از نیویورک دیده می شد، و چیزی به نام سبک "لوئیس چهاردهم" وجود داشت که آن پادشاه در تشخیص آن با مشکل مواجه می شد. . در سراسر این دوره مقدار محدودی تزئینات شبه چینی، عمدتاً بر روی سفال و چینی و پاپیه ماشه وجود داشت. پس از سال 1853، زمانی که کمودور متیو سی پری از نیروی دریایی ایالات متحده ژاپن را دوباره به روی تجارت و نفوذ غرب باز کرد، نوع جدیدی از هنر ژاپنی شروع به صدور کرد، مانند گلدان هایی با زشتی بی سابقه ای که در توکیو تزئین شده و ساتسوما یا به شدت عظیم نامیده می شود. گلدان های بیش از حد تزئین شده از Seto در Owari (در حال حاضر استان Aichi)، که هیچ یک از آنها خریدار در بازار خانگی ژاپن پیدا نمی کردند.
قرن نوزدهم عصر التقاط بود. دکوراتورها رسم سبک متفاوتی را برای هر اتاق معرفی کردند - «گوتیک»، «الیزابتی» یا «انگلیسی قدیمی» برای اتاق غذاخوری. «ملکه آن»، «چیپندیل» یا «لوئیس شانزدهم» برای اتاق پذیرایی. با مبلمان شبه الیزابتی برای کتابخانه. طراحی با نمایشگاه بزرگ 1851 در لندن به نادر خود رسید، نشان کم آب در تاریخ ذائقه اروپایی در دکوراسیون داخلی، که هیچ جهتی جز رو به بالا از آن وجود نداشت.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
در فرانسه، جایی که سنت قویتری وجود داشت و گوتیک برای قرنها تأثیرگذار نبود، ذائقه قرن نوزدهم به اندازه انگلستان پست نبود. یک نسخه سبک و سرگرم کننده از گوتیک که به سبک تروبادور معروف است در دهه 1830 ظاهر شد، شاید ادای احترامی بین المللی برای شهرت معاصر سر والتر اسکات. روکوکو به سبک پومپادور احیا شد و دوره نئو رنسانس با طراحی مبلمان بر اساس کارهای ایتالیایی قرن شانزدهم وجود داشت. به طور کلی، مبلمان امپراتوری دوم (1852-1870) از نظر طراحی بسیار قابل قبول بود، اگرچه این قطعات عمدتاً بر اساس قرن 18 بود. این سبک ها به خوبی با موسیقی معاصر ژاک آفن باخ و درخشش دربار ناپلئون سوم هماهنگی داشت.
در انگلستان چند نفر بودند که عمقی را که طعم و مزه به آن سقوط کرده بود تشخیص دادند. طراح و نویسنده ویلیام موریس از بازگشت به صنایع دستی خوب در مبلمان، منسوجات و کاغذ دیواری حمایت کرد و شرکت خود را در سال 1861 راه اندازی کرد. تحت تأثیر اخوان پیش از رافائلی، هنرمندانی که از بازگشت به اصول قرون وسطی حمایت می کردند، طراحی مبلمان او را آغاز کرد. به جای معماری گوتیک در شکوفهترین دورهها، بر روی نمونههای واقعی باقی مانده بود. تولیدات موریس خوش ساخت و متناسب بود، اغلب با تزئینات نقاشی شده به سبک قدیمی. او به سازماندهی انجمن هنر و صنایع دستی با هدف بهبود طراحی کمک کرد. با این حال، نفوذ او محدود بود، زیرا، مانند معاصرانش، برای الهام گرفتن به عقب نگاه می کرد و در انجام این کار از پذیرش امکانات تولید ماشینی خودداری می کرد.
در دهههای 1870 و 1880، مدی برای بازتولید مبلمان قرن هجدهم، بهویژه طرحهای چیپندیل، هپلوایت، و شرایتون، که در آنها چند چیز خام جزئی، که تصور میشد از کار دستی جدا نشدنی است، به ماشین اضافه شد، بود. تولید بسیاری از مبلمان "قرن 18" که دکوراسیون داخلی امروزی را تزئین می کنند، قدیمی تر از این مد نیستند. مدی در دهه 1880 برای طرفداران ژاپنی و صفحه نمایش ها و چینی های آبی و سفید، همراه با مبلمان بامبو و لاک پدید آمد، طعمی که تا حدی تحت تأثیر نقاشی های جیمز ویسلر بود.
تأثیر ویسلر، موریس و دیگران را می توان در سبک آرت نوو دکوراسیون مشاهده کرد که در دهه 1890 توسط معمار و طراح بلژیکی هنری ون د ولده و طراح بریتانیایی آرتور هیگیت ماکموردو توسعه یافت. این سبکی در دکوراسیون داخلی بود که در آن زمان تحت نامهای مختلفی از جمله هنر نو در انگلستان، سبک مدرن در فرانسه، Jugendstil در آلمان، و Stile Liberty در ایتالیا، با اشاره به نفوذ شرکت لندنی لیبرتی و شرکت در ترویج سبک. هنر نو بیشتر یادآور گوتیک بود، با مضامینی از هنر ژاپنی که در ربع آخر قرن نوزدهم وارد شد. تزئینات آن به طور قابل توجهی نامتقارن و عمدتاً گلدار است و استفاده خاصی از زنبق است. به شدت منحنی است و به سختی یک خط مستقیم دیده می شود. اغلب تأثیر خود را از کنار هم قرار دادن نامتجانس نقوش تزئینی می گیرد. به عنوان مثال، در مبلمان، عدم تقارن روکوکو در تزئینات آن یافت می شود، اما در هنر نو، کل مبلمان در برخی موارد نامتقارن است، یک طرف آن بالاتر از دیگری است. اگرچه این سبک در نمایشگاه پاریس در سال 1900 علاقه زیادی ایجاد کرد، اما هرگز به طور گسترده ای تثبیت نشد، اما یکی از چندین عامل خمیرمایه در حوزه طراحی بود. با این وجود، نفوذ آن فراتر از جنگ جهانی اول تا دهه 1920 گسترش یافت، زمانی که سبک آرت دکو از پاریس رایج شد (به زیر قرن بیستم مراجعه کنید). تأثیر آن را میتوان در طرحهای نسبتاً مدرنی مانند صندلی بارسلون میس ون در روهه در سال 1929 نیز یافت.
واکنش در برابر فضای داخلی شلوغ و شلوغ قوت گرفت. دیوارهای داخلی ساده در رنگهای سفید یا خیلی روشن، چوبهای طبیعی و درها و شومینههای ساده از جمله تغییراتی بود که توسط طراحان پیشرفتهتر در تلاش برای ایجاد سبکی بدیع و متناسب با شرایط تغییر یافته زندگی در قسمت اول قرن بیستم معرفی شد.
منبع :
https://www.britannica.com/art/interior-design/19th-and-early-20th-centuries-in-Europe