هنر باستانی ایرانی
By Seton H.F. Lloyd • Edit History
هر گونه احتیاط در مورد انتساب جایگاه اولیه ایران در میان کشورهایی که در هنر خاورمیانه باستان نقش دارند، باید با عدم تداوم تاریخ اولیه آن و وضعیت نسبتاً ناقص کاوش های باستان شناسی آن مرتبط باشد. با این وجود، روشن است که هنر ایرانی از دوران ماقبل تاریخ به بعد هویتی متمایز داشته است. بنابراین، ویژگیهایی که در نقوش روی سفالهای منقوش هزاره چهارم پیش از میلاد دیده میشود، برای مثال در مجسمههای ایرانیان هخامنشی نیز قابل تشخیص است. یکی از این ویژگیها - که در ریختهگری برنز و سنگتراشی و همچنین در تزیینات منقوش آشکار میشود - غلبه تزئینات بر نمایش است. بهنظر میرسد که چنین تمایلات صرفاً ایرانی، در کمال تعجب، از وقفهی تاریخی در هزارههای دوم و سوم پیش از میلاد جان سالم به در برده است، که طی آن، مناطق پیشرفتهتر فرهنگی کشور به شدت تحت تأثیر ایدهها و فرمولهای هنری بینالنهرین همسایه بودند. در طول سالهای مستندتر هزاره اول، آنها مجدداً در کنار نوآوریهای تحمیل شده توسط صنعتگران یونانی و دیگر خارجی زنده ماندند و بعداً در واقع متقابلاً به اروپا منتقل شدند.
اوایل دوره ایران
مهمترین سفالهای منقوش ماقبل تاریخ ایران از لحاظ هنری، هرچند نه کهنترین، برگرفته از سوزیانا (عیلام) است. از اشکال تلطیف شده حیوانات و پرندگان استفاده میشود، منحنیها و زاویههای متضاد آنها به طرز ماهرانهای با اشکال حساس ظروف سفالی تطبیق داده شدهاند، بهگونهای که حاکی از تاریخ طولانی آزمایشهای تکاملی است. شبحهای سادهشده، که زمانی باید بهعنوان شکلهای منفرد ظاهر میشدند، در قالبی تکراری به هم متصل میشوند تا نواری از غنیسازی را تشکیل دهند یا برخی ویژگیهای پلاستیکی را بیان کنند. هیچ چیزی از این نوع در سفال های معاصر عبید در جنوب بین النهرین دیده نمی شود، اگرچه این دو فرهنگ پیشرفتی موازی را نشان می دهند.
در دوره بعدی Protoliterate، هر فرهنگ شکل مستقلی از نگارش تصویری تولید کرد. در ایران، این توسعه در ایلام، منطقه ای هم مرز با جنوب و مرکز بین النهرین صورت گرفت. با این حال، استفاده ایلامی ها از نگاره ها کوتاه مدت بود و برای مدت طولانی تلاش دیگری برای توسعه زبان نوشتاری صورت نگرفت. بنابراین، دانش مدرن تاریخ عیلام در طول قرون پس از آن، منحصراً به ارجاعات موجود در ادبیات بین النهرین بستگی دارد، که ناشی از تماس های دائمی بین دو کشور است. تجارت در مقیاس وسیعی بود و حتی جنگ هایی که اغلب آن را قطع می کرد، کالاهای بین النهرینی را به عیلامی ها عرضه می کرد، از جمله آثار هنری که می توانست الگوی هنرمندان ایرانی باشد. استیل های نارام سین و حمورابی از جمله آثار مهمی بودند که به عنوان غارت به پایتخت ایلامی در شوش آورده شدند و از آن زمان تاکنون در آنجا یافت شده اند. بنابراین قابل درک است که محصولات بومی هنرمندان ایلامی در هزاره سوم پیش از میلاد - مجسمه ها، نقش برجسته ها و اشیاء کوچکتر مانند مهرهای استوانه ای - از قراردادهای رایج در بین النهرین پیروی می کردند. یکی از استثناهای جالب، نوعی کاسه استئاتیت حکاکی شده است که در ابتدا تصور میشد محصول ایلامی است، اما از آن زمان در مکانهایی به دور از هم مانند ماری در رود فرات و موهنجودارو در دره سند، جایی که سرچشمه گرفته، یافت میشود، بنابراین بر نقشی که بازی میکند تاکید میشود. توسط شوش در تجارت بین قاره ای.

عصر طلایی: سفال های منقوش از شهر شوش (حدود 4000 سال قبل از میلاد)،
از دوران طلایی تولید سفال قبل از مکانیزه سازی سرامیک سازی که با اولین شهرها و ایالت های متمرکز پدید آمد.
لوور و موزه ملی ایران، پاریس و تهران. حق چاپ: خاویر آلوارز-مون
در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد، عیلام دورهای از شکوفایی و ثبات سیاسی را تحت سلطه حاکمان قدرتمند تجربه کرد. ویژگی معماری عیلامی در این زمان با کشف و حفاری مجموعه معبد وسیعی در چغازنبیل (دور اونتاش) در ناحیه شوش آشکار شد. این بنا توسط پادشاه اونتاش گال (حدود 1265 - حدود 1245 ق. م) برای انجام وظایف، اول، یک حرم مقدس و مرکز زیارت و دوم، یک مقبره برای خانوادهاش ساخته شد. ویژگی اصلی آن یک زیگورات به خوبی حفظ شده، 345 فوت (105 متر) مربع و در اصل 144 فوت (44 متر) ارتفاع است که برای بیشتر قسمت های آن از آجرهای پخته شده ساخته شده است که وزن هر کدام حدود 40 پوند (18 کیلوگرم) است. ساختار زیگورات جدا از اینکه با چهار مرحله عقب نشینی و یک معبد قله بازسازی شده است، شباهت چندانی با زیگورات های بین النهرینی ندارد. همانطور که یکی از محققین توضیح داده است،
" دروازههایی که در مرکز هر وجه قرار داشتند تا مرحله اول به پلکانهای واگرا منتهی میشد، به جز در جبهه جنوب غربی که پلکان سهگانه واگرا نیز به مراحل دوم و بالاتر منتهی میشد. "
دروازههای راهپلههای اصلی توسط حیوانات محافظ سفالی لعابدار - گاو نر یا گریفین - احاطه شده بود. محوطه سنگفرش شده مجاور زیگورات دارای دیواری با دروازه های باشکوه بود. دیوار بیرونی مشابهی تعدادی معابد فرعی را محصور می کرد که وقف آنها با کتیبه هایی به خط میخی به زبان ایلامی نشان داده شده است. مجسمههای زینتی این مجموعه عمدتاً از سفالهای لعابدار بود. نمونه بارزتر مجسمه سازی معاصر ایلامی، مجسمه برنزی ملکه ناپیراسو از شوش است.

معبد چغازنیبل
منبع :