طراحی داخلی اروپای شمالی رنسانسی
پس از گسترش از ایتالیا به فرانسه، نفوذ رنسانس به بلژیک و هلند نفوذ کرد، بعداً به ایالت های مختلف آلمانی رسید و سرانجام در اسکاندیناوی و روسیه از بین رفت.
در کشورهای پایین و شمال آلمان در طول رنسانس قرن شانزدهم، زیور آلات برای شکل دادن به یک سبک کاملاً فردی اقتباس شد، که میتوان آن را در کتابهای الگوی هنرمندان Hans Vredeman de Vries و Wendel Dietterlin مشاهده کرد. تسمه (بندهای درهم آمیخته) و زیورآلات وجهی برجسته، همراه با کاریاتیدهای نقابدار عضلانی و گروتسک و ویژگی های معمارانه تحریف شده که در طرح های بی انضباط چیده شده بودند، به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتند. تکههای دودکش، با روکشهایی که به سقف کشیده میشد، با ستونهای مرمری و الگوهای تسمهکاری استادانه تزیین شده بودند، در حالی که زیورآلات مشابه درها را کنار زده و سقفها را غنی میکردند. ملیلههای بزرگی که هلند از دیرباز به آنها شهرت داشت، هنوز مورد استفاده قرار میگرفت و فرشهای شرقی به عنوان رومیزی پهن میشدند و روی زمینها استفاده نمیشدند. بسیاری از خانههای شهری و ساختمانهای مدنی به راحتی تعبیه شدهاند، اما بدون اسرافهای دیدنی، و تصوری از رفاه متوسط را به وجود میآورند. در بلژیک، موزه Plantin-Moretus، آنتورپ (1550)، به طور غیرمعمولی تزئین شده است که تأثیر حکومت اسپانیایی را در استفاده از چرم برجسته به عنوان پوشش دیوار نشان می دهد. پنجره های بزرگ، با چراغ های سربی مستطیلی، دوباره نمونه ای از آب و هوای شمالی است. سقفها تیرآهن یا گچکاری شدهاند و کفها اغلب از کاشی در طبقه همکف و چوب در طبقات بالا هستند.
سبک های بعدی باروک و سلایق قرن 18 از مدل های فرانسوی، به ویژه در بلژیک، کپی شده اند. هلندی ها پس از به دست آوردن استقلال در اواخر قرن شانزدهم، تزئینات خود را بر روی خطوط فردی بیشتر توسعه دادند. فضاهای داخلی معمولی خانگی در مقیاس کوچک از طریق نقاشی های هنرمندان قرن هفدهم، یوهانس ورمیر و پیتر دو هوچ، آشنا هستند. مجموعه ای زیبا از خانه های شهری توسط دانیل مارو و پسرانش در لاهه، جریان متقابل سبک های مختلف را به تصویر می کشد. در اواخر قرن هفدهم ساخته شدند، آنها به روش لویی چهاردهم یا سلطنت ابداع شدند، اما میتوانستند بدون ناهماهنگی در قرن هجدهم در لندن مستقر شوند (و مارو در واقع مدتی در انگلستان کار کرد). سقف های ریز گچ بری شده و فضای باز، تا حد زیادی بدون رنگ، و نرده های فرفورژه از ویژگی های آن است.
در آلمان روند کلی مشابه بود، اما در جنوب آلمان و اتریش انگیزه و فردیت تازه ای به طراحی باروک و همچنین روکوکو داده شد. صنعتگران فرانسوی و ایتالیایی در طول قرن هفدهم بر روی بسیاری از کلیساهای کاتولیک ساخته شده در جنوب آلمان، اتریش، بوهمیا و موراویا کار کردند. استفاده از رنگ، نقاشی دیواری و گچبری که آنها معرفی کردند، وقتی در نور شمالی خنک دیده می شود، طعم خاص خود را دارد.
ساختمان سکولار از اوایل قرن 18، در دست معمارانی مانند یوهان لوکاس فون هیلدبراند و یوهان برنهارد فیشر فون ارلاخ، از جزئیات مجسمهسازی زیادی استفاده میکند. پنجرهها گرد یا بیضی شکل هستند، شکلها برای حمایت از سرستونها کشیده میشوند، نردهها به شکل مجسمهای حک شدهاند، و طاقچههای مدلسازی شده حاوی پیکرههایی بزرگتر از اندازه واقعی هستند. همه اینها حس حرکتی را ایجاد می کند که یادآور تأثیر کار برنینی در رم است. یکی دیگر از ویژگی های آن سالن پلکانی عظیم یا ترپنهاوس بود که یکی از برجسته ترین ویژگی های داخلی معماری باروک و روکوکو آلمان و اتریش بود. در سالنها، رنگ اغلب به سقفهای رنگآمیزی محدود میشد و به رنگهای بدیع و لذیذ اتاقهای فراتر نیروی بیشتری میداد. پانلهای قرمز رنگ دادو یا سبز زیتونی ممکن است با سفید و طلایی تضاد داشته باشند. در کاخ نیمفنبورگ، نزدیک مونیخ (1734-1739)، توسط فرانسوا دو کوویلیس فرانسوی، روکوکو به دستاورد خود می رسد: آینه ها در قالب های آزادانه کتانی قاب شده اند، که به نوبه خود با داربست، گلدسته ها، سبدهای میوه و گلها، کوپیدها، پرندگان، و فوارهها در گچ بری نقرهای روی زمینی آبی یا زرد کمرنگ، که تماماً جوهره رمانتیسیسم شبانی را تداعی میکنند.
تأثیرات آمیخته از فرانسه، هلند و انگلیس در اواسط قرن هفدهم به سوئد و دانمارک رسید و در فضای داخلی باروک و لویی چهاردهم از Riddarhuset و کاخ سلطنتی در استکهلم و در chinoiserie (تزیینات تحت تأثیر چینی) سلطنتی دیده می شود. کاخ Drottningholm. با این حال، فضای داخلی اسکاندیناوی تا حد زیادی از تختههای چوبی اکسپوز سنتی، آویزان شده و احتمالاً با صفحات کتانی رنگآمیزی شده و با روکشهای بافتهشده صندلی و بالشتک روشن شده است.
روسیه طراحان و سبک های خارجی را در اواخر قرن هفدهم و هجدهم برای کاخ هایی که تحت تأثیر غربی پیتر اول کبیر، دخترش الیزابت و کاترین دوم بزرگ ساخته شده بودند، وارد کرد. در اواسط قرن هجدهم، بارتولومئو فرانچسکو راسترلی ایتالیایی، کاخهای تزارسکویه (دتسکویه) سلو (که اکنون پوشکین نامیده میشود)، پترهوف و کاخهای زمستانی را در یا نزدیک سنت پترزبورگ طراحی کرد و A.B. کواسوف، اس.آی.چواکینسکی و راسترلی هرمیتاژ را نیز در سن پترزبورگ طراحی کردند. هر کدام تا حد زیادی بر اساس سبک ملی فعلی خود کار می کردند. همین امر در مورد کار معمار بریتانیایی چارلز کامرون در کاخ Tsarskoye Selo و کاخ Pavlovsk صادق است.
در بسیاری از مناطق اروپا، رنسانس، باروک و روکوکو تأثیر کمی بر دکوراسیون داخلی داشتند. در سرزمین های آلپ، جایی که چوب ارزان و فراوان بود، روش های سنتی قرون وسطی برای مدت طولانی ادامه یافت. کفها و سقفهای چوبی و دیوارهای پانلبندیشده یا قسمتی از آن با گچ ساده در بالا، قانون کلی بود. قالبها پررنگ بودند، اما کنده کاری معمولاً با نقش برجسته کم بود و اغلب کارهای چوبی با رنگهای روشن نقاشی میشدند.
منبع :
https://www.britannica.com/art/interior-design/Northern-Europe