بخش اجزای زیبایی شناختی طراحی در مورد اجزای زیبایی شناسی بر این واقعیت تأکید داشت که در طراحی، اثر کلی یا کلی مهمتر از دستگاه یا عنصر خاص مورد استفاده است. در مورد اجزای معماری نیز همین امر صادق است و در بحث بعدی باید به این موضوع توجه داشت.
سقف ها
اگر چه سقف ها در بیشتر فضاهای داخلی بزرگترین سطح شکست نخورده هستند، اما اغلب توسط طراحان آماتور و حتی طراحان حرفه ای نادیده گرفته می شوند. نتیجه، به ویژه در فضای داخلی عمومی و اداری، اغلب انبوهی از وسایل روشنایی نامرتبط، خروجی های تهویه مطبوع و موارد مشابه است. سقفها در سنتهای باروک و قرن هجدهم مورد تأکید قرار میگرفتند: فضای داخلی زیبای این دورهها دارای سقفهای بسیار آراسته و تزئینشده، با سطوح رنگآمیزی یا با جزئیات و نقاشیهای گچی پیچیده بود.
تعداد کمی از طراحان مدرن از امکانات طراحی سقف ها استفاده می کنند. یکی از این امکان ها ایجاد جلوه های بافتی با چوب است. البته، باید به تأثیر یک سقف گچی ساده در فضای داخلی با طراحی خوب احترام گذاشت. اغلب سقف گچی سفید برای انعکاس نور و ایجاد انسجام آرام در فضا مورد نیاز است. از آنجایی که اکثر سقف های مدرن کم ارتفاع هستند، یک بافت سنگین یا یک رنگ قوی می تواند احساس افسردگی ایجاد کند. از این رو، محبوبیت یک سقف سفید ساده است. برای یک سقف ساده مهم است که دقیقاً این باشد: سطحی بدون لکه، بدون برآمدگی و بدون مناطق کوچک نامرتبط با ارتفاع متفاوت.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
در ساختمانهای عمومی معاصر اغلب یک سقف آویزان در زیر دالهای سازهای بتنی داخلی وجود دارد. فضای بین دال و سقف "آویزان" برای تجهیزات مکانیکی و همچنین امکان فرورفتن سیستم روشنایی مورد نیاز است.
بخش قبلی این مقاله تغییرات ارتفاعات را در رابطه با مقیاس و فضا مورد بحث قرار داد. اگر قرار است چنین وسیله ای موفق شود، مهم است که چنین ارتفاع سقف های متفاوتی را مرتبط با پلان اتاق نگه دارید. به عنوان مثال، یک سقف پایین در یک منطقه ناهار خوری، می تواند دلپذیر و صمیمی باشد، اما سقف پایین تر که تنها بخشی از آن منطقه را پوشش می دهد، می تواند حواس پرتی را بیشتر کند.
کف طبقات
اساساً دو نوع کف برای فضاهای داخلی وجود دارد: آنهایی که جزء لاینفک سازه هستند و آنهایی که پس از تکمیل سازه اجرا می شوند. طراحان داخلی با همکاری معماران این فرصت را دارند که کفپوش هایی مانند تخته سنگ، ترازو، سنگ، آجر، بتن یا چوب را مشخص کنند، اما در اکثر فضاهای داخلی، کفپوش در مراحل بعدی طراحی می شود و اغلب در طول عمر ساختمان تغییر می کند. . گاهی اوقات می توان یک کف سنگین مانند ترازو یا سنگ را در یک ساختمان تمام شده یا در حین بازسازی معرفی کرد، اما این مواد، هر چند زیبا هستند، به عنوان کاربردهای سطحی بسیار پرهزینه هستند.
کفپوش های مصنوعی یا مصنوعی معمولاً به عنوان کف های ارتجاعی طبقه بندی می شوند. قدیمی ترین این نوع مشمع کف اتاق است. مواد کفپوش ارتجاعی که در اواخر قرن بیستم به بازار عرضه شد عبارتند از آسفالت، وینیل آزبست، مشمع کف اتاق، چوب پنبه و وینیل. چوب پنبه ای که مصنوعی نیست، خوش تیپ است، اما نگهداری آن دشوار است و دوام استثنایی ندارد. اساساً سایر کاشی های کف ارتجاعی مواد کفپوش عالی هستند که هم مقرون به صرفه هستند و هم به راحتی نگهداری می شوند. تقریباً هر ظاهری را می توان به آنها داد، که وسوسه ای است که تولید کنندگان قادر به مقاومت در برابر آن نیستند. زمانی که کاشیها ساده، در رنگها یا بافتهای خوب باشند، بسیار جذاب و مناسب هستند، اما اغلب به تقلید از سنگ، آجر، موزاییک یا مواد دیگر ساخته میشوند و نتایج عموماً ماهیت رضایتبخشتری ندارند. وینیل های خالص گران ترین کفپوش های مقاوم هستند و از نظر "طراحی" بیشترین شکنجه را داشته اند. وینیل ها نرم ترین و مقاوم ترین کاشی ها هستند و نگهداری آنها بسیار آسان است. کاشی آسفالتی کم هزینه ترین و در نتیجه پرکاربردترین کفپوش ارتجاعی است، اگرچه در زیر پا کاملا شکننده و سخت است. آزبست وینیل زیر پا تا حدودی نرمتر است و به دلیل مقاوم بودن در برابر چربی، نگهداری آن راحتتر از آسفالت است، اما هزینه آن به طور کلی بالاتر است. مشمع کف اتاق، که قیمت آن بین کفپوش آسفالت و وینیل خالص متغیر است، قوی و مناسب برای مصارف سنگین است.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
کاشیهای سرامیک و کاشیهای معدنی (بدون لعاب) نه تنها برای فضاهایی مانند حمام ساخته میشوند، بلکه مخصوصاً در مورد کاشیهای معدن، تقریباً برای هر فضایی مناسب هستند. نصب معمولاً مستلزم یک بستر سیمانی بر روی کف زیرین موجود است که استفاده از این ماده را در ساختمان های موجود دشوار می کند. مانند سایر مواد طبیعی، کف کاشی معدن دارای زیبایی طبیعی است و مزیت اضافی نگهداری آسان را دارد.
کفپوش های چوبی هنوز هم درصد بسیار زیادی از تمام طبقات به خصوص در منازل مسکونی را تشکیل می دهند. علاوه بر کفهای بلوط نواری که استاندارد بسیاری از خانههای آپارتمانی یا خانهها است، بسیاری از الگوهای پارکت پیش ساخته زیبا در انواع چوبها و در اشکال و اندازههای مختلف موجود است. این کاشیهای چوبی را میتوان درست مانند کاشیهای کف ارتجاعی روی کفهای موجود نصب کرد. کفپوشهای چوبی گرما و زیبایی زیادی دارند، اما این عیب را دارند که نیاز به مراقبت بیشتری نسبت به کاشیهای مصنوعی یا کاشیهای معدنی دارند.
دیوارها
هر دیواری به خودی خود یک ماده است. و در حالت ایده آل، هیچ ماده ای، اگر به درستی استفاده شود، نیاز به پوشاندن ندارد. برخی از ساختمانهای زیبا که از سال 1960 ساخته شدهاند، از بتن در بافت طبیعی آن استفاده میکنند - یعنی قالبهای باقیمانده از فرمهای چوبی را بهعنوان بیان آگاهانه مواد نشان میدهند. در طول قرن نوزدهم، ساختگی در طراحی بسیار رایج بود، و بخشی از نگرانی در مورد بیان واقعی مواد امروزی شورش علیه سنت قبلی است. به عنوان مثال، در قرن بیستم، دیوارهای آجری داخلی بسیار زیبا و مطلوب در نظر گرفته میشوند، با این حال بسیاری از خانههای شهری قدیمی دارای لایههایی از گچ و رنگ یا کاغذ دیواری بر روی آجرکاری جذاب هستند.
غیرعادی نیست که یک جزئیات یا وسیله تزئینی مدت طولانی پس از ناپدید شدن دلیل معتبر آن زنده بماند. پانل های دیوار برای صدها سال محبوب بوده است و در واقع، بافت چوب طبیعی به گرما و ظرافت می افزاید. تنها راهی که صنعتگران دورههای قبل میتوانستند پوششهای چوبی را اعمال کنند، قابها (پایهها و ریلها) یا اسکلتبندی بود، زیرا صفحات چوبی از چوب جامد ساخته میشدند و برای جلوگیری از تاب برداشتن و کوچک شدن باید به ابعاد باریک تقسیم میشدند. از این نیاز، جزئیات زیبایی از قالبها، جزئیات حکاکی شده و پوششهای با تناسب دقیق ایجاد شد. هنر مشابهی کمی بعد در گچ توسعه یافت. بدیهی است که هزینهها و روشهای ساختمانی قرن بیستم به ندرت کیفیت واقعی را در پوششهای پیچیده یا گچکاریهای بسیار آراسته مجاز میسازد، همچنین این نوع طراحی تقلیدی در یک ساختمان مدرن مناسب نخواهد بود. اما صفحات چوبی و تخته سه لا در بسیاری از روکش های زیبا به راحتی در دسترس هستند و طیف وسیعی از پوشش های زیبا و البته گران قیمت را برای فضاهای مهم فراهم می کنند. از سوی دیگر، تخته چندلای ارزان قیمت از پیش ساخته شده، اغلب به عنوان مواد تکمیلی برای زیرزمین، تفریح یا اتاق های ابزار در بسیاری از خانه ها در ایالات متحده استفاده می شود.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
استفاده از قالبگیریهای تقلبی، با قالبهای چاپی یا پانلها یا با هر یک از مواد تقلیدی بیشماری روی دیوار، از کاغذ دیواری آجری گرفته تا نقاشیهای دیواری به لحاظ هنری ضعیف، نوعی دکوراسیون است که یک طراح خوب از آن اجتناب میکند. با این حال، هر فضای داخلی نباید فضایی ساده باشد که چیزی جز دیوارهای طبیعی نداشته باشد. کاغذ دیواری های بسیار تزیینی مدت هاست که در طرح های برجسته و هیجان انگیز در دسترس بوده اند. اغلب در طراحی قرن بیستم، به جای اینکه کل فضا توسط یک الگوی غالب احاطه شده باشد، فقط بر روی یک دیوار از کاغذ محکم استفاده می شود. بسیاری از کاغذ دیواری ها، مانند کاغذهای چمنی و ابریشم شیکی از شرق دور، بافت طبیعی دارند. برای فضاهای عمومی و برای هر فضایی که نیاز به نگهداری آسان و نظافت خاص دارد، تعدادی کاغذ دیواری کاملاً قابل شستشو و بهداشتی ساخته شده است. بیشتر این پارچه ها با روکش وینیل هستند و برخی از آنها بسیار قوی و بادوام هستند و به ویژه برای فضاهایی مانند راهروهای بیمارستان یا هتل مناسب هستند. از آنجایی که این پارچههای دیواری با روکش وینیل معمولاً توسط طراحان و معماران مشخص میشوند، سطح طراحی بسیار بالاتر از پارچههای ساخته شده برای خانه است.
مواد زیادی برای روکش دیوار وجود دارد که از پارچه های لمینت شده روی کاغذ استفاده می کنند. این پوشش ها گرما و بافت و همچنین خاصیت آکوستیک را فراهم می کنند. پارچه ها به طور کلی در گذشته به طور گسترده ای به عنوان دیوارپوش استفاده می شدند و همچنان محبوب هستند.
تخیل یک طراح و بودجه مشتری تنها محدودیت در موادی است که ممکن است برای روکش دیوار استفاده شود. برخی از آنها، مانند کاشی های سرامیکی یا موزاییک، بسیار کاربردی هستند. برخی مانند چوب پنبه دارای ویژگی های صوتی عالی هستند. به دلایل کاربردی یا زیبایی شناختی، طراح ممکن است از موادی مانند چرم، فلزات، ورقه های پلاستیکی یا شیشه استفاده کند. هیچ دیواری به خودی خود نباید بدون ارتباط با کل طرح طراحی یا انتخاب شود.
پنجره ها و درها
پنجرهها و درها در طراحی معاصر بهعنوان عناصر تزئینی یا جزئی از ترکیببندیهای متقارن قرار نمیگیرند، بلکه عمدتاً به عنوان عناصر کاربردی در نظر گرفته میشوند و به این صورت بیان میشوند. اگر پنجره ها با دقت طراحی و برای نور، تهویه، هوا و برای دید در نظر گرفته شوند، تزئینات اغلب غیر ضروری است و یک وسیله ساده مانند سایه یا کرکره برای کنترل نور و حریم خصوصی کافی است. با این حال، بیشتر ساختمان ها نیاز به درمان پنجره دارند، زیرا هیچ مراقبت خاصی در قرار دادن فنستر توسط سازندگان انجام نشده است.
پردهها از پرکاربردترین وسایل استفاده میشوند. اگرچه از نظر معنایی هیچ تمایز واضحی بین این دو وجود ندارد، پارچهبندی به درمانهای دقیقتری با آستر، روکشها، دریچهها و منگولهها اشاره دارد. از طرف دیگر، یک پرده سبک تر، مستقیم تر، کمتر نمایشی و کاربردی تر است. اغلب، یک ماده سبک برای ارائه حریم خصوصی یا کنترل نور با حداقل تاکید انتخاب می شود. با این حال، پرده ها فقط کنترل جزئی بر نور، تابش خیره کننده و حریم خصوصی ارائه می دهند. کنترل کامل یا حفظ حریم خصوصی اغلب به سایه ها، پرده ها یا کرکره ها نیاز دارد. سایههای پنجره بدون حاشیهها و منگولههای بیش از حد تزیین شده وسیلهای کاملاً خوب برای این کنترلها هستند و پردههای ونیزی نیز قابل قبولترین درمان هستند.
جهت مشاوره تلفنی رایگان کلیک کنید
از دهه 1960، طراحان سعی کردهاند کار پنجرهها را سادهتر کنند، و اگر پردهها، سایهها یا پردهها به دلایل عملکردی یا زیباییشناختی مناسب تلقی نمیشوند، دستگاههایی مانند زنجیر یا مهرهها روی پنجرهها یا پانلهای کشویی بسیار ساده مؤثرتر از درمان های دقیق تر
ملاحظات ضروری برای پنجره ها باید بر اساس نیازهای عملکردی و هدف کلی زیبایی شناسی باشد. اگر یک فضا از نظر معماری به خوبی طراحی شده باشد و تصویری منسجم ارائه دهد، به ندرت وجود پنجره یا در منطقی به نظر می رسد. پنجرههای با جزئیات ضعیف در ساختمانهای اداری یا خانههای آپارتمانی اغلب با استفاده از یک ماده پرده ساده که یک دیوار کامل پنجره را میپوشاند، غلبه میکنند یا پایین میآیند. استفاده از دیوار به دیوار و کف تا سقف دیوار پنجره اغلب تنها راه برای حذف جزئیات غیرجذاب است.
درها باید به دقت برنامه ریزی شوند و نوسان و مکان را با نیازهای عملکردی و ارتفاع، رنگ، جنس یا بافت آنها به سطوح دیوار مجاور یا عناصر طراحی در فضا مرتبط کنند. بیشتر درهای مورد استفاده در قرن بیستم درهای "فلاش" هستند، یعنی دارای سطوح نشکن ساخته شده از چوب یا فلز هستند. حتی در جایی که از شیشه استفاده می شود، معمولاً سعی می شود حداکثر سطح شیشه توسط قاب ها و قالب ها شکسته نشود. گاهی اوقات درهای ورودی به فضاهای مهم به عنوان نقاط کانونی ترکیبی طراحی یا تزئین می شوند، اما معمولاً تأکید بر برتری در جزئیات و سخت افزار به جای طراحی سطوح تزئینی است.
اجزای دیگر
جزئیاتی که در ارتباط با نحوه حمل و نقل درب ها به آن اشاره می شود یکی از مهم ترین عوامل در طراحی داخلی است. هر جزء معماری باید به خوبی دارای جزئیات باشد. جزئیات ضعیف باعث طراحی ضعیف می شود. منظور از جزئیات در مفهوم طراحی بیشتر از توضیح گرافیکی اجزای خاص در یک نقاشی است. به این معنی است که مواد در کنار هم قرار می گیرند، نحوه چسباندن یک قسمت به قسمت دیگر، نحوه بیان قطعات و مواد. پله ها یا رمپ ها اجزای معماری بسیار مهمی هستند، چه در فروشگاه ها، چه در ساختمان های عمومی و چه در خانه ها. از آنجایی که این ویژگیهای ساختاری فرمهای عمودی بزرگ را در فضا نشان میدهند، اغلب به ویژگی طراحی غالب در فضای داخلی تبدیل میشوند (عکس را ببینید). به عنوان مثال، پله ها در لابی هتل ها معمولا در مکان های بسیار برجسته قرار دارند. با این حال، طراحی واقعی پله ها به طرز شگفت آوری محدود و تنظیم شده است. ارتفاع رایزر و ارتباط آن با آج ثابت است و تغییرات برای گردش عمودی معمولی بسیار محدود است. مسائل مربوط به جزئیات شامل ملاحظاتی از قبیل باز یا محصور بودن پله، شکل مجسمهای جسورانه یا شکل پویا هوا (ناشی از استفاده از آجهای باز بدون بالابر)، این است که آیا پله صادقانه مواد خود را بیان میکند (خواه چوب باشد). ، فولاد یا مرمر)، یا در فرش پیچیده شده است. امکانات زیاد جزئیات چالشی واقعی برای طراحان ایجاد می کند و برخلاف پنجره های تولید انبوه، کلیدهای روشنایی یا وسایل لوله کشی، به طراحان فرصتی می دهد تا به روشی کاملاً شخصی یا خلاقانه طراحی کنند.
اجزایی مانند واحدهای گرمایشی، پریزها و کلیدهای برق و اتصالات تلفن هیچ انتخاب طراحی دیگری به جز انتخاب محدود در میان محصولات تولید انبوه و بهترین مکان در داخل فضا ارائه نمی دهند. الگوی ایجاد شده توسط قرار دادن وسایل به همان اندازه که برای سقف ها مهم است برای دیوارها یا هر سطح دیگری نیز مهم است. یک دیوار معین ممکن است دارای در، پنجره، پریز برق، کلید، سیستم تهویه مطبوع و واحدهای گرمایشی (رادیاتور یا کنوکتور) باشد. وظیفه طراح این است که با تمام این مؤلفه ها با طراحی، سازماندهی، با قرار دادن یا حذف، و با جزئیات برخورد کند. اغلب، اجزای حجیمتر، مانند رادیاتورها، میتوانند با ساختن واحد در دیوار یا در ساختمانهای موجود با جزئیات ضعیف، با ایجاد ظاهری «توکار» از طریق گنجاندن برخی ویژگیهای طراحی، «حذف شوند». رادیاتورها یا کنوکتورها اغلب در محفظههایی با جزئیات دقیق قرار میگیرند که ممکن است تمام طول یک دیوار پنجره را طی کند و در عین حال ممکن است سطح اضافی زیر طاقچه را ایجاد کند. بسته به مکان، یک محفظه پیوسته ممکن است حاوی تعدادی قفسه یا عناصر ذخیرهسازی باشد، بنابراین از فضای اضافی که برای واحد گرمایش واقعی (یا واحد تهویه مطبوع) مورد نیاز نیست، استفاده میشود.
در فضاهای داخلی بزرگ و غیر مسکونی، اجزای مکانیکی اغلب حجیم هستند. به عنوان مثال، نصب تلفن مورد نیاز در یک دفتر برای چند صد نفر نیاز به فضای بسیار بزرگ و نصب پیچیده لوله ها و سایر عناصری دارد که بر طراحی داخلی تأثیر می گذارد. واحد تهویه مطبوع یا گرمایش برای یک فروشگاه ساده ممکن است نسبتاً حجیم باشد و دوباره طراح با تخصیص فضا و همچنین با عملکرد مکانیکی تجهیزات سروکار دارد. تمام تجهیزات مکانیکی ساختمان ها توسط متخصصان مشخص یا مهندسی شده است، اما ضروری است که یک طراح داخلی دانش و درک اولیه را داشته باشد تا بتواند تخصص های مختلف را هماهنگ کند. لولهها، پشتهها و دریچههای زیادی که وارد سیستم لولهکشی میشوند، اگرچه در معرض دید قرار نمیگیرند و بهعنوان یک قاعده نشان داده نمیشوند، اما واقعاً مورد توجه طراح هستند. اعم از اینکه اجزای معماری بیان شده و با جزئیات بیان شده باشند، چه پنهان و چه توکار، در طراحی گنجانده شده اند.
اجزای فیزیکی طراحی داخلی - بخش دوم
منبع :
https://www.britannica.com/art/interior-design/Physical-components-of-design